-
پنجشنبه, ۲۴ فروردين ۱۴۰۲، ۱۱:۲۳ ب.ظ
پیوند تاریخی مسئله فلسطین با انقلاب اسلامی
از ابتدای اشغال فلسطین و تشکیل رژیم غاصب صهیونیستی، آرمان آزادی قدس شریف، همواره به عنوان یکی از دغدغههای مهم جوامع اسلامی و خصوصا روحانیت شیعه بوده است تا بدانجا که میتوان اهتمام به این امر را یکی از نمودهای بارز، سیاستورزی حوزه شیعی برشمارد که طیف گستردهای از بزرگان تشیع در دوران معاصر در آن مشارکت داشتهاند. اهتمام مسلمین به مسئله فلسطین گاه با کمکهای تبلیغاتی و تکاپوی سیاسی همراه بوده، گاه با جمعآوری کمک مالی برای مردم تحت اشغال فلسطین و گاهی با تحریم اقتصادی رژیم غاصب و البته در مواردی پای دولتهای اسلامی نیز به واسطه انفعال از تکاپوی جمعی عالمان به میدان مبارزه باز شده و به درگیری نظامی نیز کشیده شده است که نمونه بارز آن مانند جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل است. احصاء مجاهدت روحانیون در راستای آزادسازی قدس اشغالی از بند رژیم اشغالگر قدس میتواند موضوعی مستقل برای پژوهشگران باشد اما اجمالاً هبه عنوان نمونه میتوان به مبارزات مرحوم آیتالله محمدحسین کاشفالغطاء(متولد1294ه.ق.-نجف) اشاره کرد که بهصورت ویژه در مسئله فلسطین وارد شدند. از نظر ایشان شکلگیری صهیونیسم مشکل کل جهان اسلام است که آن هم ناشی از سه پدیده: استعمار، عدم اتحاد میان مسلمین و ضعف دولتهای اسلامی است. سایر علمای جهان اسلام و علمای شیعه در ایران نیز شکایت خود را مبنی بر جلوگیری از مهاجرت یهودیان به فلسطین اعلام داشتند و خواهان پیگیری امر توسط مسلمانان و سایر علما شدند. سیدمحمد بهبهانی، هبةالدین شهرستانی، سیدمحمدمهدی صدر، سیدمحمدمهدی اصفهانی، سیدمحمدمهدی خراسانی و... از جمله افرادی بودند که در این زمینه به نوشتن نامه به رضاشاه و سفارت انگلستان اقدام کردند و خواهان جلوگیری از غصب بلاد مسلمین شدند.(مقاله انقلاب اسلامی و مسئله فلسطین، فصلنامه تخصصی 15خرداد، شماره39، صص274-273)
مرحوم آیتالله بروجردی نیز عنایت ویژهای به مسئله فلسطین داشتند که بیانیه اعتراضی ایشان نسبت به اشغال فلسطین گویای این امر است:
«بسم اللّه الرحمن الرحیم» نحمد اللّه تعالى فى السرّاء و الضرّاء و على کل حال و نشکو الیه ما لقیه اخواننا المسلمون فى زماننا هذا من المشرکین بپاکستان و من الیهود بفلسطین و لقد صدق عملهم بالمسلمین ما اخبرنا اللّه تعالى به فى کتابه الکریم لتجدن اشد الناس عداوة للذین آمنوا الیهود و الذین اشرکوا و لتجدن اقربهم مودة للذین آمنوا الذین قالوا انا نصارى ذلک بان منهم قسیسین و رهبانا و انهم لا یستکبرون و لکن العجب و الاسف کله من صنع الیهود فانهم بعد ما کانوا تحت حمایة الاسلام و المسلمین قریبا من اربعة عشر قرنا محفوظین بنفوسهم و اعراضهم و اموالهم و شعائرهم الدینیة قد اصبحوا فى هذا الزمان ینتقمون من المسلمین ما صنعوه الیهم فى تلک المدة المدیدة من الاحسان فجعلوا یقتلون رجالهم الصالحین بالفتک و الفیلة و القتال و یقتلون ذراریهم و یهتکون اعراضهم و یخربون معابدهم و بیوتهم و لا یرقبون فیهم الا و لاذمه و اولئک هم المعتدون فنسئل اللّه تعالى ان ینصر المسلمین نصرا عزیزا و یجعل لهم من لدنه سلطانا نصیرا و ان یخذل هذا القوم الذین لم یراعوا حق المسلمین و یضرب علیهم الذلة و المسکنة و یجعلهم اذل الامم و نرجوا من اخواننا المؤمنین ببلاد ایران و غیرها ان یجتمعوا فى الدعاء علیهم بالخذلان و لاخوانهم المسلمین بالنصر و الغلبة اللهم انصر جیوش المسلمین و سرایاهم و مرابطیهم فى مشارق الارض و مغاربها و اخذل اعدائهم و فرق بین کلمتهم و الق الرعب فى قلوبهم و انزل علیهم بأسک الذى لا ترده عن القوم المجرمین و صل على اشرف انبیائک محمد و آله المنتجبین»(تذکرة الأعیان، ج2،صص387-386)
مرحوم آیتالله بروجردی به این مقدار اکتفا نکردند بلکه در زمانى که مشهور شد ایران، اسرائیل را به رسمیت به طور کامل یا ناقص شناخته است، و با واکنش سران بعض کشورهاى اسلامى مواجه شد از جمله سران مصر شخص عبدالناصر (جمال) و رئیس و شیخ جامع الازهر و بعض دیگر رسماً شاه را محکوم و طى تلگرافاتى که به محضر آقا کردند شاه را تقبیح و در واقع تنبیه او را از آقا درخواست نمودند، حقیر در جریان قرار گرفتم و تلگرافات آنها را مطالعه نمودم.
آقا از این واقعه سخت آزرده خاطر و متأسف شد، و فوراً موضوع را تعقیب و جداً خواستار شدند که دولت شناسایى خود را پس بگیرد، و از مسلمانان به واسطه خطایى که کرده عذرخواهى نماید، و آنچه به یاد دارم اقداماتى شد و اینها ابتداء خواستند انکار نمایند، و به صورتهایى عذرخواهى نمودند.(فخر دوران، ص60)
توجه به مسئله فلسطین و آرمان آزادی قدس شریف به عنوان یکی از ارتکازات سیاسی ثابت روحانیت شیعه در قم و نجف، بوده است و همواره استمرار داشت اما با آغاز نهضت امام خمینی در پائیز 1341، مبارزات حوزویان با رژیم اشغالگر قدس و واکنش علما و مراجع عظام در برابر جنایات اسرائیل نیز جان تازهای گرفت. تدبیر بلند امام خمینی، مبارزات اسلامی مردم ایران را به مبارزه با اسرائیل غاصب گره زد. به طور مثال در یکی از اشعاری که به مناسبت پیروزی روحانیت و مردم در الغای تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی سروده شده است، نقش رهبری امام در مبارزه با تصویبنامه و آگاهی تودهها از خطر «یهود» و «اسرائیل» بر ایران منعکس شده است. در یکی از این اشعار میخوانیم:
...به زیر پرده همی خواست دست استعمار که بشکند پی اسلام و دین کند نابود
نمود آتش سوزان و سرکشی روشن مگر ه دیده دین آفتی رسد از دود
به خیره کرد هوس کز پی خرابی ملک مقدرات مسلمان دهد به دست یهود
(شعر از محمدحسین بهجتی، نهضت امام خمینی، ج1، ص232-231)
امام خمینی قدس سره الشریف نهضت خود را پس از الغای تصویبنامه ادامه داد و بر ابعاد ضدصهیونیستی نهضت تأکید کردند. ایشان در اعلامیهای انقلابی، نوروز سال 1342ه.ش. را عزای عمومی اعلام کردند و در این اعلامیه به هدف نهایی اجانب را هدم قرآن و روحانیت اشاره کردند:
«...هدف اجانب، قرآن و روحانیت است. دستهای ناپاک اجانب با دست این قبیل دولتها قصد دارد قرآن را از میان بردارد و روحانیت را پایمال کند. ما باید به نفع یهود آمریکا و فلسطین هتک شویم، به زندان برویم، معدوم گردیم، فدای اغراض شوم اجانب شویم. آنها اسلام و روحانیت را برای اجرای مقاصد خود مضر و مانع میدانند، این سد باید به دست دولتهای مستبد شکسته شود...»(نهضت امام خمینی، ج1، ص347)
امام خمینی در سخنرانی تاریخی 13خرداد1342 صراحتا علیه اسرائیل موضع گرفتند و سخنان کوبندهای را ایراد فرمودند:
«اسرائیل نمی خواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمیخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد. اسرائیل به دست عمال سیاه خود، مدرسه [فیضیه] را کوبید. ما را میکوبند؛ شما ملت را میکوبند. میخواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ میخواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ میخواهد در این مملکت، دارای ثروتی نباشد، ثروتها را تصاحب کند به دست عمال خود. این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، این سدها را میشکند؛ قرآن سد راه است، باید شکسته شود؛ روحانیت سد راه است، باید شکسته شود؛ مدرسه فیضیه سد راه است، باید خراب شود؛ طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند، باید از پشت بام بیفتند، باید سر و دست آنها شکسته شود برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد؛ دولت ما به تبعیت اسرائیل به ما اهانت میکند.»(صحیفه امام خمینی، ج1، صص244-243)
سخنان امام خمینی قدس سره الشریف تأثیر شگفتانگیزی و سریعی در آگاهسازی عمومی داشت به گونهای که در سخنرانیهای عمومی پس از سخنان امام خمینی نمود آشکاری داشت. مورخ خبیر انقلاب اسلامی فضای تظاهرات تاریخی یازدهم محرم 1342 تهران را چنین روایت میکند:
« در فضاى مسجد و بازار طنین افکند. تظاهرکنندگان به حرکت درآمدند و از طریق خیابان ناصرخسرو و توپخانه وارد خیابان فردوسى شدند. در مقابل سفارت انگلیس یکى از بازاریان به نام «مجاهدى» روى کرسى قرار گرفت و نطق پرشور و جالبى ایراد کرد و چنین گفت: «... شما اى بازرگانان، پیشهوران، کارگران، کارمندان، ارتشیان، پاسبانان، فرهنگیان، دانشگاهیان و شما که ... هر شغل، منصب و کارى دارید. شما اگر مسلمان نیستید، اگر از جنبۀ دینى با آیتاللّه خمینى همراه نیستید، باز در یک موضوع با ایشان اشتراک دارید و باید به خاطر آن ایشان را یارى کنید و آن اینکه ایرانى هستید و نمىتوانید نسبت به سرنوشت کشور و ملت خود بىتفاوت باشید.
خمینى مىگوید که سرنوشت ملت ایران نباید در امریکا تعیین شود، سرنوشت ایرانى نباید در لندن تعیین شود، اسرائیل نباید در مقدرات ایران و ایرانى دخالت کند. این خواستۀ خمینى در حقیقت خواستۀ بیست میلیون ایرانى شرافتمند مىباشد»(نهضت امام خمینی، ج1، ص473)
اقدامات ضدصهیونیستی نهضت امام خمینی در تبعید نیز ادامه یافت و این اقدامات پس از آغاز جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل جلوه بارزی یافت.توضیح آنکه رژیم شاه پس از آغاز جنگ شش روزه؛ بر آن شد که در گام نخست مقامات روحانى را زیر نظر بگیرد و فعالیتهاى آنان را کنترل کند و از فعالیتهاى تبلیغاتى و سیاسى آنان علیه صهیونیستها و در پشتیبانى از ملت فلسطین پیشگیرى به عمل آورد. ساواک شاه طى بخشنامه به کلیه دوایر ساواک در استانها و شهرستانها اعلام کرد:
46/3/8
چون امکان دارد با توجه به بحران خاورمیانه از طرف روحانیون مخالف و عناصر افراطى تحت پوشش حمایت از مسلمانان، علیه اسرائیل فعالیتهایى انجام گیرد، لذا دستور فرمایید ضمن پیشبینى و مراقبتهاى لازم به منظور جلوگیرى از ایجاد هرگونه بىنظمى و تحریکات احتمالى، نتیجه را مستمر اعلام دارند.
ساواک طى بخشنامه دیگرى دستور داد:
... قرار است از طرف روحانیون مخالف و عناصر افراطى اعلامیهاى علیه اسرائیل مبنى بر پشتیبانى از مسلمانان چاپ و منتشر گردد.
دستور فرمایید ضمن مراقبتهاى لازم جهت شناسایى عاملین اصلى قویاً از انتشار
هرگونه اعلامیهاى در این زمینه جلوگیرى و نتیجه را سریعاً اعلام دارند.
مقدم
ساواک در سومین بخشنامه خود گستاخى را به آن حد مىرساند که دستور مىدهد که حتى دعا و نفرین پیرامون جنگ اعراب و «اسرائیل» را ساواک براى وعاظ و گویندگان مذهبى دیکته کند و اجازه ندهد کوچکترین سخنى علیه «اسرائیل»، همپیمان و همپیاله شاه در منابر و مساجد مطرح شود و اگر مىخواهند در بالاى منبر به کسى نفرین کنند، به طور غیرمستقیم تلویحاً جمالعبدالناصر را مورد لعن و طعن قرار دهند. متن بخشنامه چنین است:
به فرموده مقرر است ضمن انجام مراقبتهاى لازم به منظور جلوگیرى از تحریکات عوامل ناراحت تحت عنوان حمایت از مسلمانان، ترتیبى فراهم آورند که حتىالمقدور از هرگونه بحث درباره جنگ بین اعراب و اسرائیل در منابر و مجالس ممانعت شود و در صورتى که برخى از روحانیون یا وعاظ بخواهند در منابر در اینباره بحثى بنمایند به ترتیب زیر عمل کنند:
1. چنانچه دعایى مىکنند براى خاتمه جنگ دعا کنند.
2. در صورتى که لعنتى مىفرستند به کسى لعنت کنند که آتشافروز جنگ بوده و با اغفال و فریب دادن برادران مسلمان، آنان را به جنگ کشانده و با ادعاها و وعدههاى بىاساس موجبات شکست و یأس و کشته شدن برادران مسلمان را فراهم مىسازند.
3. در هیچیک از موارد بالا نامى از اشخاص و کشورهاى خاصى برده نشود و مطالب را باید به صورت اشاره و کنایه بیان نمایند.
مقدم
بخشنامه ساواک تا آن پایه گستاخانه و بىشرمانه بود که دیرى نپایید در سطح منطقه خاورمیانه انعکاس پیدا کرد و برخى از مطبوعات عربى خبر آن را همراه با خبر کمک یهودىهاى ایران به رژیم صهیونیستى منتشر کردند.
مجله ناصرى اللواء در اول سپتامبر جارى نوشت:
...الف)علماى مذهبى ایران به رهبرى شیخ محمدمهدى میلانى مىخواهند ختمى براى شهداى عرب برپا سازند، مقامات ایران انجام آن را به شرط زیر موکول:
1. به اسرائیل حمله نشود؛
2. بدگویى به ناصر؛
3. ستایش از شاهنشاه آریامهر؛
چون علما حاضر به قبول نگردیدند صرفنظر شد.
ب) یهودیان ایران هشتاد میلیون به اسرائیل کمک کردند.
امام خمینى که هیچگاه از یاد فلسطین اشغالى غافل نیست و هماره ملتهاى مسلمان را به مبارزه و نبرد همهجانبه علیه صهیونیسم فرامىخواند، در آن مقطع نیز طى اعلامیهاى بار دیگر ملت اسلام را به اتحاد و نبرد سرنوشتساز براى ریشهکن ساختن صهیونیسم و آزادى فلسطین فراخواند، از آنجا که رژیم شاه با صهیونیسم اشغالگر در همۀ شئون سیاسى، اقتصادى و نظامى روابط داشت و نفت ایران را سخاوتمندانه در اختیار آنان قرار مىداد، امام در این اعلامیه هرگونه ارتباط با اسرائیل و فروش نفت به آن را تحریم و مخالفت با اسلام، اعلام کرد. این اعلامیه را رادیو عراق در تاریخ 19/3/46 در بخش خبرى خود در ساعت 24 به وقت محلى با قطع برنامه و با سه بار «توجه فرمایید» نخست به زبان عربى و آنگاه به زبان فارسى پخش کرد.
پخش این بیانیه از رادیو عراق آن هم به دو زبان عربى و فارسى و قطع برنامۀ رسمى، نمایانگر اهمیت آن اعلامیه و توجه عبدالرحمن محمد عارف، رئیس جمهور آن روز عراق به جایگاه ویژه امام و نقش او در به حرکت درآوردن تودههاى مسلمان ایران و دیگر کشورهاى اسلامى در منطقه بود.
این اعلامیه را با مقدمۀ کوتاهى در ایران به چاپ رساندیم که اکنون در اینجا مىخوانید:
بیانیه مجاهد عظیمالشأن، بزرگ مرجع تقلید مسلمانان جهان، حضرت آیتاللّه العظمى آقاى خمینى در مورد تجاوز غیرانسانى اسرائیل جنایتپیشه و امپریالیستهاى غربى به ملتهاى مسلمان که از رادیوها و جراید ممالک اسلامى نیز منتشر گردیده است.
28 صفرالمظفر 1387(17خرداد1346)
بسم اللّه الرحمن الرحیم
کراراً دولتهاى اسلامى را در مقابل اجانب و ایادى آنها که مىخواهند با ایجاد نفاق در بین مسلمین و دولتهاى اسلامى ممالک عزیز ما را در تحت اسارت و ذل استعمار نگه دارند و از مخازن معنوى و مادى آنها استفاده کنند دعوت به اتحاد و برادرى نمودم.
و کراراً دولتها را بخصوص دولت ایران را از اسرائیل و عمال خطرناک آن تحذیر نمودهام.
این مادۀ فساد که در قلب ممالک اسلامى با پشتیبانى دول استعمارى بزرگ جایگزین شده است و ریشههاى فسادش هر روز ممالک اسلامى را تهدید مىکند، باید با همت و همکارى ممالک اسلامى و ملل بزرگ اسلام ریشهکن شود. اسرائیل به کمک استعمار قیام مسلحانه بر ضد ممالک اسلامى نموده است و بر دول و ملل اسلام قلع و قمع آن لازم است، کمک به اسرائیل چه فروش اسلحه و مواد منفجره و چه فروش نفت حرام و مخالفت با اسلام است، رابطه با اسرائیل و عمال آن چه رابطۀ تجارى و چه رابطۀ سیاسى حرام و مخالفت با اسلام است و باید مسلمین از استعمال امتعه و اجناس اسرائیل خوددارى کنند. از خداوند تعالى نصرت اسلام و مسلمین را خواستارم. والسلام على مناتبع الهدى.
نجف الاشرف ـ روحاللّه الموسوى الخمینى
پخش اعلامیه ضد صهیونیستى امام از رادیو بغداد، بازتاب گستردهاى در میان مردم و محافل سیاسى ایران داشت. برخى از عناصر مذهبى ـ سیاسى این جریان را از اندیشمندى، خردمندى و هوشیارى امام مىدانستند که توانسته در «تبعیدگاه ثانوى» بهگونهاى رفتار کند که چنین جایگاهى به دست آورد.
ساواک چنین گزارش داده است:
اظهارات شیخ حسین لنکرانى
نامبرده بالا در ساعت 1100 مورخه 12/12 ضمن یک صحبت خصوصى اظهار داشت: من در بین روحانیون در چند سال اخیر فردى را موقعشناستر از خمینى ندیدم. از زرنگى او یکى این بود که از رادیو بغداد مسلمین را علیه اسرائیل دعوت به اتحاد نموده و با این عمل خود علاوه بر شیعیان توجه اهل تسنن را نیز به خود جلب کرد و از این راه بین مسلمین معروفیت جهانى پیدا کرد.
دیگر براى خمینى مهم نیست که در نجف باشد یا در ایران. او مىتواند در همان نجف هم از نظر سیاسى دستگاه ایران را بکوبد. خمینى ارادتمند و فدایى زیاد دارد و از نظر روانى این تبعید و محدودیت که دستگاه براى خمینى و دوستانش پیش آورده، عطش مردم را بیشتر کرده [است] زیرا بنابر قاعده «الانسان حریص على ما مُنِع» علاقه مردم شدیدتر شده است.
ساواک در مورد پخش این اعلامیه امام در شیراز گزارش داده است:
اخیراً تعداد معدودى از اعلامیه پلىکپى شدهاى که از طرف آقاى خمینى درباره تحریم معامله اقتصادى با اسرائیل توسط چند نفر از آموزگاران شیرازى که براى گذراندن ایام تعطیل به شیراز آمدهاند، آورده شده و در بازار بین بعضى از معلمین توزیع شده است....
از آنجا که رژیم شاه اجازۀ هیچ گونه همکارى و همراهى با ملل عرب در حال جنگ با صهیونیسم را به مردم ایران نمىداد و حتى از برگزارى مجالس یادبود براى شهداى فلسطین و برپایى تظاهرات علیه صهیونیسم اشغالگر و اظهار همدردى با ملت مسلمان عرب با سرسختى و شدت جلوگیرى مىکرد، انتشار این بیانیۀ امام روح تازهاى در کالبد مردم دمید. مرهمى به روى دردهاى درونى آنان گذاشت؛ چرا که مردم ایران از پشتیبانى رژیم شاه از صهیونیسم بشدت
ناراحت بودند و درد مىکشیدند بنابراین با اشتیاق فراوان به پخش این بیانیه همت گماردند و براى کمک به جنگزدگان و جمعآورى اعانات تلاش کردند.(نهضت امام خمینی، ج2، صص331-328)
امام خمینی قدس سره الشریف نیز از ابتدای نهضت اسلامی تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و حتی پیش از استقرار نظام جمهوری اسلامی در حمایت از آرمان قدس اقدامات عملی آشکاری داشتند. یکی از صدها نمونه از اقدامات امام خمینی در مسئله فلسطین، فتوای تاریخی ایشان درباره عملیات پارتیزانی بود. نکته مهم آنکه این فتوای شجاعانه در شرایطی بود که امام خمینی قدس سره الشریف در تبعیدگاه ثانوی خود، نجف اشرف حضور داشتند و در فضای ارتجاعی نجف مجبور به ملاحظات مختلف بودند. جناب آقای سیدحمید روحانی مورخ خبیر انقلاب اسلامی، که خود در نجف در کنار امام حضور داشتند، ماجرای صدور فتوای مزبور را چنین روایت کرده است:
در تاریخ شهریورماه 47، یکى از عراقىها به نام محمدصادق فهمى که با جبهۀ خلق براى آزادى فلسطین کار مىکرد به حضور امام رسید و پیشنهاد پشتیبانى امام از فداییان فلسطین را داد و در این زمینه استفتایى تقدیم داشت. امام که از آغاز نهضت هیچگاه از مسأله فلسطین فارغ نبوده است و بخشى از قلب بزرگش را فلسطین اشغالشده ویژۀ خود ساخته است، از این پیشنهاد با چهرۀ گشاده و آغوش باز استقبال کرد. در پاسخ استفتایى که در این زمینه به عمل آمده بود و به عنوان «گروهى از فداییان فلسطین» امضا داشت، فتواى تاریخى و سازندۀ خود را صادر کرد و ضمن پشتیبانى از مبارزات مسلحانۀ مردم فلسطین «دادن زکات و سایر صدقات» را به فداییانى که در راه آزادى فلسطینِ اشغال شده، پیکار میکنند مجاز اعلام کرد...
«[بسم الله الرحمن الرحیم. محضر مبارک پیشوای مجاهد و عظیم الشأن حضرت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آیت الله العظمی آقای خمینی ـ ادام الله ظله العالی. پیشوای جلیل القدر! از نظر مبارک پوشیده نیست که دست خیانت و جنایت پیشه کفار حربی یهود بر مسجد اقصی و زمینهای اسلامی دیگری مستولی گشته، و مسلمانان بیگناه آن سامان را آوارۀ بیابانها نموده است، و اکنون به منظور استخلاص اماکن مقدسه و استرداد زمینهای اسلامی جز مقاومت مسلحانه که به نام «عملیات فدایی» خوانده می شود، چاره ای نیست.
و در چنین شرایط و زمینه ای، آیا مسلمانانی که توانایی حمل سلاح و جهاد داشته، یا آنان که قدرت کمک مالی با مجاهدین را دارند، می توانند از این خدمت دینی سرپیچی نموده و اوضاع را نادیده بگیرند؟ و آیا جایز است که متمکنین در مقابل این خطر خانمان برانداز همچنان آرام نشسته و از برای راندن کفار از زمینهای اسلامی قدمی برنداشته و اقدامی نکنند؟ و در صورت وجوب مقاومت، آیا جایز است از مورد حقوق شرعیه از قبیل زکات و غیره در مورد مسلح نمودن مسلمانان و تربیت آنان استفاده کرد یا خیر؟ متمنی است رأی مبارک را در این باره بیان فرمایید. اَدام الله ظلکم. دسته ای از فداییان]
بسم الله الرحمن الرحیم
قبلاً هم تذکر داده ام که دولت غاصب اسرائیل، با هدفهایی که دارد، برای اسلام و ممالک مسلمین خطر عظیم دارد و خوف آن است که اگر مسلمین به آنها مهلت دهند، فرصت از دست برود و جلوگیری از آنها امکان پذیر نشود. و چون احتمال خطر متوجه به اساس اسلام است، لازم است بر دول اسلامی ـ بخصوص ـ و بر سایر مسلمین ـ عموماً ـ که دفع این مادۀ فساد را به هر نحو که امکان دارد بنمایند و از کمک به مدافعین کوتاهی نکنند. و جایز است از محل زکوات و سایر صدقات در این امر مهم حیاتی صرف نمایند.
از خداوند تعالی مسئلت می نماید که موجب تنبه و بیداری مسلمین را فراهم فرماید و دفع شرّ اعدای اسلام را از بلاد مسلمین بفرماید. والسلام علی من اتبع الهدی.
به تاریخ 3 جمادی الثانیه 88
روح الله الموسوی الخمینی»(صحیفه امام، ج2، ص195-194)
شاید در تاریخ اسلام و در تاریخ شیعه براى نخستین بار بود که مجتهدى وارسته و مرجعى متعهد پرداخت زکات را به مسلمانان غیرشیعه اجازه مىداد و به پشتیبانى از پارتیزانهایی برخاست که برای آزادی سرزمین خود از چنگال یک رژیم غاصب جهاد میکردند. از همین رو، این فتوای تاریخی بازتابهای فراوانی در محافل سیاسی و رسانهای به دنبال داشت.
گذشته از تصریحات و اقدامات شخص امام خمینی، سایر رجال روحانی طراز اول حوزه قم نیز به سهم خود مواضع و اقدامات صریحی در این باب دارند که اشاره به برخی از آنها خالی از لطف نیست. این واکنشها موارد مختلفی اعم از کمکهای مادی و معنوی را شامل میشد.
گزارش ساواک در تاریخ 8آبان1346 پیرامون حمایت مالی آیتالله العظمی مرعشی از فلسیطینیان جالب توجه است. در گزارش چنین آمده:
1ـ نجفی مرعشی قمی هفته گذشته مبلغ نهصد هزار ریال وسیله حاج احمد دیبایی به نام شیخ نصراللّه خلخالی در نجف حواله کرده تا بین آسیبدیدگان فلسطین تقسیم شود.
2ـ شیخ نصراللّه وجه فوق را به دینار تبدیل و از کارخانه شهدای بغداد دو هزار و ششصد عدد پتو خریداری کرده است.
3ـ شیخ نصراللّه به اتفاق شیخ عباسعلی عمید زنجانی با سفیر اردن در عراق ملاقات و نامبرده با ارسال پتوها به اردن موافقت کرده است.
4ـ از طرف نجفی مرعشی پنج نفر از طلاب نجف شیخ عباسعلی عمید (داماد آقای نجفی) و شیخ علی ستاری و سیدمحمدعلی لواسانی و سیدعبدالعزیز ثبات طباطبایی فرزند سیدجواد و سیداحمد حسینی اشکوری فرزند سیدعلی برای تقسیم و توزیع کمکهای مالی به آوارگان فلسطین به اردن میروند.
5ـ شیخ عباسعلی عمیدی در این هفته از طریق خسروی عازم ایران می باشد.
همچنین است تأیید مرحوم آیتالله العظمی گلپایگانی نسبت به مبارزات ارتش سوریه در برابر جنایات اسرائیل:
سوریه 3370 دمشق عالیجناب شیخ احمد گفتار و مفتی کشور سوریه درود بر شما پیکار عادلانه و دلیرانه ارتش مسلمان سوریه که دوش بدوش برادران مصری بر ضد تجاوزکاران صهیونیزم آغاز کرده اند، بعنوان پیکار کلیه مسلمانان جهان، علیه یهودیان تجاوزکار و دشمنان خدا بشمار میرود.
ما ضمن درود فراوان به ارتش دلیر سوریه این اقدام شجاعانه را که برای سرنگون کردن دشمن و سرکوب نمودن غرور و شخصی او آغاز شده تبریک میگوئیم و از درگاه خداوند متعال موفقیت و پیروزی آنها را مسئلت نموده و اطمینان میدهیم که ملت مسلمان ایران از صمیم قلب این پیکار را مورد اهمیت قرار داده و جریان آنرا لحظه به لحظه دنبال میکنند، ملت ایران ضمن پشتیبانی مکرر خود از قضیه فلسطینی آمادگی خود را برای تقدیم هرگونه کمک بنفع قضیه اسلام در این پیکار اعلام میدارد.
15 رمضان مبارک 1393 ایران محمدرضا موسوی گلپایگانی
مرحوم آیتالله میلانی نیز در عراق و در حمایت از مبارزه مسلمانان علیه اسرائیل بیانیهای صادر کردند. در بخشی از این بیانیه میخوانیم:
«در دومین شب آغاز نبرد بین اعراب و اسرائیل و انتشار نامه آیتالله حکیم به عبدالرحمن عارف و تشویق و ترغیب مسلمین به جنگ با یهود بوسیله رادیو بغداد نامه ای آیت الله میلانی در مورد جنگ بین مسلمین و یهود تهیه مینماید.»(تاریخ گزارش: 1346.2.29)
مرحوم علامه طباطبائی نیز با همراهی شهید مطهری بیانیهای را جهت حمایت مالی از مبارزان فلسطینی صادر کردند:
«...ای خواننده غیور اگر از خواندن این سطور متأثر گشته ای و به عنوان یک انسان مسلمان و یا لااقل به عنوان یک انسان می خواهی به زجر کشیدگان فلسطین کمکی بنمائی می توانی مبلغی هر چند هم ناچیز باشد به یکی از سه حساب زیر بریزی و در راه نجات فلسطین عزیز قدمی برداری.
این سه حساب توسط سه تن از دانشمندان روشنفکر دینی تأسیس گشته است.
1ـ بانک ملی شعبه مرکزی حساب شماره 7738
2ـ بانک بازرگانی شعبه مرکزی حساب شماره 451600
3ـ بانک صادرات شعبه بازار حساب شماره 9595»
علیرغم تفاوت در مشرب فکری و شیوه مبارزاتی، روابط مبارزان فلسطینی با فعالان نهضت امام خمینی نیز در دوران مبارزه بسیار گرم و پرثمر بود و یکی از ثمرات این روابط سازنده، زمینهسازی برای آموزش نظامی مبارزان ایرانی در اردوگاههای مبارزان فلسطینی بود. از جمله کسانی که مبارزان را به گذراندن دورههای نظامی تشویق مینمود، آیتالله شهید سیدمصطفی خمینی بود) که خود نیز آموزش دیده بود. (یادها و یادمانها، ج1،مصاحبه با حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی، ص207)
امام خمینی نیز گرچه با روش مبارزه مسلحانه موافق نبود اما هرگز با گذراندن دورههای آموزش نظامی مخالفتی نداشتند. (ر.ک: نهضت امام خمینی ج١ ص١١٢٢)
همکاریها و همافزایی مبارزان ایرانی و فلسطینی در برخی برههها با کارشکنیهایی نیز همراه میشد که از آن جمله میتوان به اتفاقات تلخ لبنان اشاره کرد. حجتالاسلام و المسلمین سیدحمید روحانی یکی از این اختلافات تلخ را چنین روایت میکند:
«سازمان آزادیبخش فلسطین» از شیوهها و روشهایى که براى پیشگیرى از رویارویى مردم جنوب لبنان با فلسطینىها در پیش گرفت، مددخواهى از امام بود. نمایندگان سازمان الفتح به دیدار امام در نجف اشرف شتافتند و توطئهها و ترفندهاى دستافزاران صهیونیسم را براى سرکوبى جنبشهاى پارتیزانى و رهایىبخش فلسطین براى امام بازگو کردند و خطر درگیرى میان شیعیان محروم جنوب لبنان و رزمندگان فلسطین را هشدار دادند و از امام خواستند که با پیامى در پشتیبانى از جنبشهاى رهایىبخش فلسطین با این توطئه استعمارى به رویارویى برخیزند.
به یاد دارم که امام از نمایندگان سازمان الفتح پرسید: شما چرا براى پیشگیرى از این خطر و برخوردارى از پشتیبانى شیعیان لبنان با آقا موسى صدر گفتگو نمىکنید و از او کمک نمىخواهید؟ آنان پاسخ دادند که آقا موسى نیز از زیست پارتیزانهاى فلسطینى در لبنان خشنود نیست و آنان را میهمانان ناخوانده و دردسرزا مىپندارد و به ما روى خوش نشان نمىدهد؟
نه تنها سید موسى صدر بلکه بیشتر روحانیان لبنان به سبب تأثیرپذیرى از جوسازىها و سمپاشىهاى جاسوسهاى صهیونیسم، سخت ضد فلسطینى بودند و با آنان دشمنى داشتند. به یاد دارم از یکى از محصلین علوم اسلامى جنوب لبنان پرسیدم: «چرا با پارتیزانهاى فلسطینى دشمنى مىورزید»؟ پاسخ داد که آنان با اسلام بویژه با شیعه دشمنى دارند و آنگاه که از او پرسیدم گواه دشمنى آنان با شیعه چه مىباشد؟ گفت: در شب عاشورا یکباره دریافتیم که یکى از پنج انگشت سر «علم» شکسته شده است و آنگاه که پرس و جو کردیم به دست آمد که کار فلسطینىها مىباشد!...»(نهضت امام خمینی، ج3، ص374)
با اینهمه، در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، سازمان «الفتح» طی نامهای پشتیبانی خود را از انقلاب اسلامی اعلام کرد و برای همکاری اعلام آمادگی نمود. امام خمینی قدس سره الشریف نیز در پاسخ به وی، جلالالدین فارسی را به عنوان رابط معرفی کردند. (تاریخ نامه امام: 3دی1357، صحیفه امام، ج5، ص273) ( گرچه هرگز استفاده از آن تسلیحات به کار نیامد اما امام خمینی حربه اعلان جهاد و جنگ مسلحانه را در ماههای پایانی سقوط رژیم شاه (خصوصاً در دوران حضور در فرانسه) به عنوان یک امر محتمل مطرح میکرد تا محاسبات دشمن پیرامون اجرای یک کودتای خونین را برهم بزند که این عملیات روانی نیز نتیجه داد و نهایتا کوتای آمریکایی با نام «کورتاژ» که به صورت بسیار سری و توسط ژنرال رابرت هایزر (معاون فرماندهی نیروهای ناتو در اروپا) طراحی و دنبال میشد، امکان اجرا شدن نیافت و ناکام ماند.
نظر به پیشینه تاریخی پیوند مسئله فلسطین با انقلاب اسلامی، طبیعی بود که آرمان آزادی قدس شریف، در دوران سقوط رژیم پهلوی به عنوان یکی از شرکای راهبردی رژیم غاصب اسرائیل، وارد مرحلهای تازه میشود.
آرمان فلسطین پس از پیروزی انقلاب اسلامی
روز دوشنبه 15مرداد1358 منابع خبری اعلام کردند که سربازان اسرائیلی بخشی از جنوب لبنان، که تحت اشغال چریکهای فلسطینی بوده است، بمباران کردند و هواپیماهای جنگی اسرائیل بر فراز نواحیای از جنوب لبنان که احتمال میرفت پایگاههای فلسطینی در آنها مستقر باشند، پرواز نمودند.همچنین رادیو دولتی بیروت اعلام کرد بعضی از بمبها در تپههای مجاور جاده ساحلی بین صیدا و تایر فرود آمدند.
یک روز بعد امام خمینی قدس سره الشریف در اولین ماه رمضان پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با گذشت کمتر از 6 ماه از پیروزی انقلاب اسلامی در اقدامی تاریخی آخرین جمعه ماه مبارک رمضان هر سال را به عنوان روز جهانی قدس اعلام کردند و از مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی برای پیوستن به این پویش بزرگ اسلامی دعوت کردند:
«بسم الله الرحمن الرحیم
من در طی سالیان دراز، خطر اسرائیل غاصب را گوشزد مسلمین نمودم، که اکنون این روزها به حملات وحشیانۀ خود به برادران و خواهران فلسطینی شدت بخشیده است، و بویژه در جنوب لبنان به قصد نابودی مبارزان فلسطینی، پیاپی خانه و کاشانۀ ایشان را بمباران می کند.
من از عموم مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند. و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است، و می تواند تعیین کنندۀ سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان «روز قدس» انتخاب، و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند. از خداوند متعال پیروزی مسلمانان را بر اهل کفر خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
روح الله الموسوی الخمینی »(16مرداد1358/13رمضان1399/ صحیفه امام ج9، ص267)
در پی صدور پیام روشنگرانه امام، سخنگوی سفارت فلسطین در مصاحبهای با خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی گفت:
«اشغال قدس مکان مهمی در اندیشه امام دارد و این به خاطر آن است که قدس، سرزمینی است اسلامی که اولین قبله مسلمانان بوده... بیانیهای را که امام خمینی مبنی بر تعیین روز جمعه آخر ماه رمضان در هر سال به عنوان روز قدس منتشر کرد، دلایل زیادی میتواند داشته باشد:
اولا امام خمینی، قضیه قدس را یک قضیه اسلامی اساسی برای تمام مسلمانان دانسته و این قضیه، بیشترین اهتمام انقلاب اسلامی ایران به خود جلب کرده است.
ثانیا قرار دادن آخرین جمعه ماه رمضان به عنوان روز قدس، اصرار انقلابی ناشی از عقیده به آزادی سرزمین فسلطین احساس تعهد به این عقیده را تا آزادی کامل سرزمین فلسطین به فرمان خدا میرساند
ثالثا ماه رمضان امسال، اولین ماه رمضان در دوره انقلاب اسلامی است و ما آرزو داریم که این فرمان امام، این مسئله زیربنائی اسلامی را در اندیشه و وجدان تمام مسلمانان در موضع «محور توجه» قرار دهد...
ما این اقدام انقلابی امام خمینی را که از جوهر عقیده ایشان سرچشمه میگیرد به ایشان تبریک گفته و از تمام دولتهای اسلامی میخواهیم که انقلاب اسلامی ایران را سرمشق قرار داده و این روز را روزی جهانی در سطح تمامی خلقهای امت اسلامی قرار دهد...
سخنگوی سفارت فلسطین در پایان سخنان خود همچنین پیشبینی کرد که استقبال عمومی از بیان امام انقلابی در جهان اسلام، بهیاری خدا ابعاد گستردهای خواهد یافت.»(روزنامه جمهوری اسلامی، 17مرداد1358، ص2)
او همچنین طی یک تماس تلفنی ابراز داشت:
در روز قدس، عکسالعمل فوقالعادهای از سوی فلسطینیها در تمام نقاط جهان نشان داده خواهد شد. از هماکنون تدارک راهپیماییهای مفصلی در نقاط مختلف خاورمیانه بهویژه بیروت، دمشق و تهران دیده شده است.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 18مرداد1358، ص2)
سخنگوی سفارت پاکستان نیز اعلام کرد: با توجه به اینکه مردم مسلمان پاکستان، گوش به فرمان امام خمینی هستند و بارها این مسئله را عملا نشان داده و انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی را به صورتهای گوناگون تأیید کردهاند، از طرف مردم و دولت پاکستان، تدارک وسیعی برای بزرگداشت روز قدس، داده شده است.» (روزنامه جمهوری اسلامی، 18مرداد1358، ص2)
سخنگوی سفارت سودان و رهبر جنبش دانشجویان شیعه لبنان نیز هریک به نوبه خود به استقبال از این پیام تاریخی امام خمینی پرداختند و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با صدور اطلاعیهای از مردم برای مشارکت در روز قدس دعوت کرد. (روزنامه جمهوری اسلامی، 18مرداد1358، ص2)
19مرداد1358یاسر عرفات به کلیه سفارتخانههای فلسطین در کشورهای اسلامی پیام ارسال کرد و از آنها خواست به دعوت امام لبیک گفته و روز جمعه 23 ماه مبارک رمضان را هرچه باشکوهتر برگزار کنند.(روزنامه جمهوری اسلامی، 20مرداد1358، ص1)
در روز بعد نیز پیام تقدیرآمیز وی خطاب به امام خمینی منتشر شد.
با صدور فرمان امام خمینی شخصیتهای حوزوی و سیاسی نیز واکنش نشان دادند.بیانیه نخستوزیر وقت، مهدی بازرگان که در آن ادعا کرده بود اعلام روز قدس به پیشنهاد وزارت خارجه وی انجام گرفت، منتشر شد و بیانیه آقای حسینعلی منتظری نیز در همین روز منتشر شد.
در همین روز بیانیه ستاد مشترک برگزاری مراسم روز قدس نیز منتشر شد. این ستاد متشکل از نهادهای زیر بود:
«انجمن اسلامی معلمان ایران، حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شورای هماهنگی انجمنهای اسلامی دانشجویان و سازمانهای دانشجویان مسلمان، گروه انقلابی ابوذر، انجمن اسلامی خدمات اجتماعی بانوان، انجمن اسلامی تاکسیرانان»(روزنامه جمهوری اسلامی، 1358.5.22، ص2)
سهشنبه 23مرداد1358 اطلاعیه شماره2 ستاد برگزاری مبنی بر اعلام برنامه روز قدس منتشر شد. بر اساس این اطلاعیه گروهها و سازمانهای ذیل اعلام همبستگی کردند:
ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، شورای مرکزی درجهداران و افراد شهربانی جمهوری اسلامی، انجمن اسلامی رانندگان شهرداری منطقه5، انجمن اسلامی شهرداری تهران، ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، کانون کارکنان بانک مرکزی ایران، انجمن اسلامی کارکنان صنعت نفت، فدائیان ولیعصر، انجمن اسلامی وزارت خارجه، سازمان مدافعین توحید، انجمن اسلامی بانک توسعه کشاورزی، نهضت محرومین، جنبش مسلمانان پیشگام، انجمن اسلامی دانشکده علوم پیراپزشکی، انجمن اسلامی مسجد لیلةالقدر، جامعه اسلامی کارکنان دارایی، انجمن اسلامی کارکنان سازمان امور اداری و استخدامی کشور، کارگران افغانی مقیم ایران، جامعه اسلامی کارکنان صنعت بیمه، انجمن اسلامی سازمان صنایع دفاع ملی، فدائیان اسلام، پرسنل نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران، انجمن اسلامی سازمان صنایع دفاع ملی. سفارت پاکستان نیز طی بیانیهای آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را روز نیایش و نماز اعلام کرد و ضمن پشتیبانی از آرمان آزادسازی قدس گفت این اقدام در پاسخ به تصمیم امام خمینی قدس سره الشریف بوده است.
در زمینه دعوت مردم به حضور در راهپیمایی روز قدس حزب جمهوری اسلامی و شاخههای استانی آن نقش ویژهای داشت.(روزنامه جمهوری اسلامی، 1358.5.23 ص3)
بر اساس اعلام روزنامه جمهوری اسلامی تا 25مرداد1358 کشورهای پاکستان، سوریه، بحرین، لبنان، اردن، فلسطین و کویت رسما از روز قدس حمایت کردند و بنابر اعلام وزارت خارجه جوامع اسلامی سوئیس، انگلستان، ایرلند، ایتالیا و برخی دیگر از کشورهای غربی نیز از این فرمان امام استقبال کردند. همچنین در این روز اعلام شد که نیروهای شهربانی و نیروهای ویژه ارتش (کلاهسبزها) نیز در این مراسم حضور خواهند یافت و کلیه نیروهای ارتش در صورت تمایل با یونیفرم نظامی مشارکت خواهند داشت.(روزنامه جمهوری اسلامی، 1358.5.25 ص1و2)
ستاد برگزاری روز قدس نیز در این روز سومین اطلاعیه خود را صادر کرد.(روزنامه جمهوری اسلامی، 1358.5.25 ص2)
امام خمینی قدس سره الشریف یک روز پیش از برگزاری روز قدس در سخنرانی عمومی خطاب به مردم فرمودند:
««روز قدس» یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابلۀ مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابلۀ ملتهایی است که در زیر فشار ظلم امریکا و غیر امریکا بودند، در مقابل ابرقدرتهاست. روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین، و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند. روزی است که بین منافقین و متعهدین امتیاز خواهد شد. متعهدین این روز را روز قدس می دانند، و عمل می کنند به آنچه باید بکنند. و منافقین ـ آنهایی که با ابرقدرتها در زیر پرده آشنایی دارند و با اسرائیل دوستی ـ در این روز بی تفاوت هستند، یا ملتها را نمی گذارند که تظاهر کنند. روز قدس روزی است که باید سرنوشت ملتهای مستضعف معلوم شود، باید ملتهای مستضعف اعلام وجود بکنند در مقابل مستکبرین. باید همانطور که ایران قیام کرد و دماغ مستکبرین را به خاک مالید و خواهد مالید، تمام ملتها قیام کنند و این جُرثومه های فساد را به زباله دانها بریزند. روز قدس روزی است که باید این دنباله روهای رژیم سابق در ایران، و آن توطئه چینهای رژیم فاسد و ابرقدرتها در سایر جاها خصوصاً در لبنان، تکلیف خودشان را بدانند. روزی است که باید همت کنید و همت کنیم که قدس را نجات بدهیم؛ و برادران لبنانی را از این فشارها نجات بدهیم. روزی است که باید تمام مستضعفین را از چنگال مستکبرین بیرون بیاوریم. روزی است که باید جامعۀ مسلمین همه اظهار وجود بکنند و هشدار بدهند به ابرقدرتها و به این تُفاله هایی که مانده است از آنها ـ چه در ایران و چه در سایر جاها.»(صحیفه امام، ج9، 277-276)
امام خمینی قدس سره الشریف خطاب به جریان شبهروشنفکر هشداری صریح دادند:
« روز قدس، روزی است که باید به این روشنفکرانی که در زیر پرده با امریکا و عمال امریکا روابط دارند هشدار داد. هشدار به اینکه اگر از فضولی دست برندارید، سرکوب خواهید شد! ما به آنها مهلت دادیم و با آنها با ملایمت رفتار کردیم که شاید دست از شیطنت بردارند و اگر دست برندارند، کلمۀ آخر را خواهیم گفت و خواهیم به آنها فهماند که دیگر رژیم سابق قابل برگشتن نیست و دیگر امریکا نمی تواند به اینجا حکومت کند، و دیگر سایر ابرقدرتها نمی توانند در این مملکت حکومت کنند. روز قدس روزی است که باید به همۀ ابرقدرتها هشدار داد که باید دست خود را از روی مستضعفین بردارید و سر جای خود بنشینید. »(صحیفه امام، ج9، ص277)
امام در این سخنرانی؛ روز قدس را روز احیای اسلام خواندند:
«اسرائیل، دشمن بشریت، دشمن انسان، که هر روز غائله ایجاد می کند و برادرهای ما را در جنوب لبنان به آتش می کشد، باید بداند که دیگر اربابهای او رنگی ندارند در دنیا، و باید انزوا اختیار کنند؛ طمعها را از ایران باید قطع کنند، دستهای آنها باید از همۀ ممالک اسلامی قطع شود؛ عمال آن در همۀ ممالک اسلامی باید کنار بروند. روز قدس روز اعلام یک چنین مطلبی است. اعلام این است به شیاطینی که ملتهای اسلام را می خواهند کنار بگذارند، و ابرقدرتها را به میدان بیاورند. روز قدس روزی است که قطع آمال آنها را بکند؛ و به آنها هشدار بدهد که گذشت آن زمانها.
روز قدس روز اسلام است. روز قدس روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم، و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است که باید به همۀ ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطرۀ شما، به واسطۀ عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد. روز قدس، روز حیات اسلام است. باید مسلمین بهوش بیایند، باید بفهمند قدرتی را که مسلمین دارند؛ قدرتهای مادی، قدرتهای معنوی. مسلمین که یک میلیارد جمعیت هستند و پشتوانۀ خدایی دارند و اسلام پشتوانۀ آنهاست و ایمان پشتوانۀ آنهاست از چه باید بترسند؟ ما با یک جمعیت کمی در مقابل دشمنهای زیاد، دشمنهای بسیار، قیام کردیم و ابرقدرتها را شکست دادیم. و کسی گمان نکند که دیگر بعضی از این قشرهای فاسد، بعضی از این چپ روهای امریکایی یا غیر امریکایی، بتوانند در این مملکت اظهار وجود کنند. آن روز که ما بخواهیم و ملت ما بخواهند، در ظرف چند ساعت تمام آنها به زباله دانهای فنا خواهند ریخته شد. ملت بزرگ ما دیگر از این حرکات مذبوحانه نخواهد ترسید. و حرکات اسرائیل در جنوب لبنان و نسبت به فلسطین همین حرکات مذبوحانه است. حرکاتی است که اواخر امر، اشخاص فاسد می کنند ـ چنانچه شاه ما، شاه مخلوع ایران این حرکات را کرد، و منتهی به فنا شد.»(صحیفه امام، ج9، صص278-277)
امام خمینی قدس سره الشریف در این سخنرانی عمق نگاه خود را صراحتا بیان کردند و هدف نهایی را برپایی حکومت اسلامی در سراسر جهان اسلام اعلام کردند:
«روز قدس فقط روز فلسطین نیست، روز اسلام است؛ روز حکومت اسلامی است. روزی است که باید جمهوری اسلامی در سراسر کشورها بیرق آن برافراشته شود. روزی است که باید به ابرقدرتها فهماند که دیگر آنها نمی توانند در ممالک اسلامی پیشروی کنند.»(صحیفه امام، ج9، ص278)
جمعه 1358.5.26 اولین راهپیمایی روز قدس در جمهوری اسلامی ایران انجام گرفت. روزنامه جمهوری اسلامی جمعیت راهپیماییکنندگان در تهران را 3.5میلیون نفر و روزنامه کیهان، که از زمان صدور فرمان امام تا یک روز پس از برگزاری راهپیمایی تبلیغاتی برای برگزاری روز قدس نکرده بود، جمعیت را 3میلیون نفر تخمین زد.
شعارهای اولین روز قدس به روایت روزنامه کیهان (1358.5.27):
فلسطین پیروز است/ اسرائیل نابود است
اسلام پیروز است/ اسرائیل نابود است
تفرقه نابود است/ فلسطین پیروز است
روز قدس/ این زمان/ روز پیمانمان/ چونکه قرآن بود زنده در جانمان
انقلاب پیروز است/ صهیونیسم نابود است
فلسطین فلسطین پارهای از تن ماست/ امامت خمینی اساس وحدت ماست
تعطیل آیندگان مورد تأیید ماست
توطئه چپ و راست/ کوبندهاش روحالله است
آمریکا، اسرائیل دشمن خونخوار ما/ فلسطین فلسطین برادر و یار ما
افغان پیروز است/ اسلام پیروز است
فلسطین پیروز است/ اسرائیل نابود است
اسلام مکتب ماست/ الله حامی ماست
ما جان فدا میکنیم/ بیتالمقدس را رها میکنیم
بشنو ای چپ و راست این صدای ماست (2)
خمینی خمینی، رهنمای ماست (2)
جانش سلامت، راهش مبارک (2)
خمینی خمینی تو وارث حسینی
ما مسلمین ایران فرمانبر امامیم/ بهر رهایی قدس آماده جهادیم
از خون سرخ پاک شهیدان/ آید ندا ای ملت ایران
قانون اساسی بپا/ الله اکبر (2)
باید شود از خون ما/ الله اکبر
روز قدس امروز است (2)/ اسرائیل نابود است
دیدی که طاغوت بیچاره گشته/ در مملکتها آواره گشته
دوران سلطنت فناست/ الله اکبر
جمهوری اسلامی بپاست/ الله اکبر
روز قدس امروز است/ اسرائیل نابود است.
در میان نشریات متکثر ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، پیام 16مرداد امام خمینی در نشریه چپگرای «امت» بازتابی نداشت (امت، 17مرداد1358)
روزنامه انقلاب اسلامی به مدیر مسئولی ابوالحسن بنیصدر برخوردی سرد، در حد انتشار پیام امام، با این مسئله داشت.(انقلاب اسلامی، 17مرداد1358، ص1)
این روزنامه 27مرداد1358 با پررنگ کردن نقش دولت موقت در برگزاری روز قدس نوشت:
«به دنبال درخواست دولت موقت انقلاب اسلامی و تأثیر و تأکید مقام رهبری مبنی بر نامگذاری آخرین جمعه ماه مبارک بهنام روز قدس تهران چهرهای دیگر بهخود گرفته بود.»(انقلاب اسلامی، 27مرداد1358، ص1)
نشریه پیغام امروز نیز در خبری کوتاه به گزارشی مختصر از راهپیمایی روز قدس اکتفا کرد و اعلام این روز را به پیشنهاد دولت دانست.
مهدی بازرگان و روزنامههای زاویهدار ادعا داشتند که پیشنهاد روز قدس از جانب وزارت خارجه دولت موقت مطرح شده بود اما نکته آنکه نهضت آزادی بر اساس جلد 11 (دفتر دوم و سوم که مربوط به سالهای 58 و 59 بود)
در اولین سال برگزاری راهپیمایی روز قدس و سال بعد از آن بیانیهای در حمایت از پیام امام قدس سره الشریف صادر نکردند.
نشریه مجاهد در شماره 4 (دوشنبه 22مرداد1358) هیچ اشارهای به پیام تاریخی امام نداشت اما پس از اتمام مراسم و استقبال گسترده داخلی و خارجی و حضور بیش از سه میلیون نفر از مردم تهران بخشی از نشریه شماره 5 خود را به مسئله فلسطین اختصاص داد.
در فضای خارج از کشور، نشریه پیام مستضعفین، ارگان سازمان نصر در شماره3، شهریور1358ه.ش. به گزارشی از تظاهرات افغانستانیهای مقیم ایران در تهران، قم، مشهد و شیراز و... پرداخت.
این سازمان به مناسبت روز قدس پیام مفصلی صادر کرد. (روزنامه جمهوری اسلامی، 1358.5.27)
همچنین روزنامه جمهوری اسلامی گزارش داد روزنامه «الدستور» چاپ اردن نوشت محمدعبدالرحمن خلیفه رهبر اخوانالمسلمین اردن در تلگرامی به امام خمینی بهخاطر حمایتش از «بیتالمقدس» ستایش و سپاسگزاری کرده است و اذعان داشت این نخستینبار است که از تمام مسلمانان جهان برای آزاد ساختن بیتالمقدس دعوت میشود.(روزنامه جمهوری اسلامی، 1358.5.27، ص2)
روزنامه الرأی العام کویت در شماره 27مرداد1358 (18آگوست1979) خود برگزاری روز جهانی قدس در این کشور را پوشش داد.
روزنامه سوری «الثورة» در شماره 8آگوست1979 خود پیام 16مرداد امام خمینی و اعلام روز قدس را پوشش داد.این روزنامه در شماره 18آگوست خود راهپیمایی گسترده ملت ایران را در صفحه اول خود گزارش داد.
روزنامه الثورة در گزارش خود به حضور هیئت عربی سوری در راهپیمایی روز قدس اشاره کرد. این هیئت دیپلماتیک به ریاست حلیم خدام معاون نخستوؤیر، وزیر اقتصاد و وزیر رسانه سوریه به ایران اعزام شده بود. روزنامه الثورة تظاهرات تهران را میلیونی عنوان کرد. این روزنامه، گزارشی از راهپیمایی روز قدس در کشور لیبی تهیه و منتشر کرد و نوشت که خطبای مساجد در این روز در خصوص آرمان آزادسازی فلسطین و لزوم مبارزه مسلمین برای تحقق این آرمان سخن گفتند.
اقدام هوشمندانه امام خمینی قدس سره الشریف در شرایطی حساس انجام شد. چه آنکه رژیم اشغالگر قدس دست به تحرکات نظامی جدیدی زده بود و از حیث فرهنگی نیز، چند روز پیش از اعلام روز قدس توسط امام، صهیونیستها 18می (28اردیبهشت1358) را به عنوان روز قدس یهودیان اعلام کردند که این ترفند با تصمیم قاطع و انقلابی امام خمینی عملا خنثی و هضم شد.
روزنامه فلسطینی الأنباء، 9می1979 گزارش کرد رئیس وقت سازمان بینالمللی صهیونیسم، اریه دولشین در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که جشنهای همگانی روز قدس برای اولینبار برگزار خواهد شد. این جشنها در 50کشور و در معابر عمومی خواهد بود. اریه دولشین اعلام کرد که این مراسم هر سال برگزار خواهد شد تا تأکیدی باشد بر وحدت قدس به عنوان پایتخت ادبی برای تمام یهودیان. اریه دولشین افزود که جشنهای روز قدس آن سال در شانزدهم و هفدهم ماه می خواهد بود چراکه 18ام می مصادف با روز جمعه است و برای پاسداشت از حرمت روز شنبه جشنها چهارشنبه و پنجشنبه برگزار خواهد شد.(الأنباء، 9می1979)
با نگاهی گذرا به آثار تولید شده در فضای کشورهای عربی درمییابیم که متأسفانه در برخی آثار عربی زیر سایه شیطنتهای بیگانگان، تعصبات قومینی و تولید روایتهای ناروای رسانهای دید مثبتی نسبت به موضع ایران در خصوص آرمان فلسطین و قدس وجود ندارد. بهطور مثال محمد حامد الأحمری در مقاله «الأوهام و الحقائق فی العلاقات العربیة-الإایرانیة» ابداع روز قدس توسط جمهوری اسلامی را نشانهای برای تلاش ایرانیان برای دست یازیدن به پروندههای عربی و تبدیل آن به پروندهای اسلامی-ایرانی-شیعی میداند.(العرب و ایران، ص76)
هیثم زعفان؛ روز قدس را یک روز نمایشی جلوه میدهد و ادعا میکند که شعارهای روز قدس در حد شعار باقی مانده و هیچ عملی ضداسرائیل در این روز صورت نگرفته است و در مقابل، جمهوری اسلامی به وسیله سپاه قدس مذهب تشیع را در پوشش صدور انقلاب اسلامی به جهان اهلسنت صادر کرده است. این نویسنده شعار عقیدتی مسیر قدس از کربلا میگذرد را تحریف کرده و آن را یک شعار توسعهطلبانه سیاسی نشان داده است.(الفضائیات الشیعیة التبشیریة، ص125)
جمعبندی:
با نگاهی به پیشینه مبارزات جامعه روحانیت و ملت ایران در مقابل توطئه جهانی صهیونیسم باید گفت که تعیین روز جهانی قدس به عنوان شعاری بینالمللی در صحنه این مبارزه، نه تنها یک امر تشریفاتی و بیپشتوانه نیست بلکه ریشه در عمق تاریخ، اعتقادات و سیاست ناب اسلامی دارد.
روحانیت بیدار شیعه و در رأس آن مراجع عظام تقلید از ابتدای شکلگیری رژیم منحوس صهیونیستی به مبارزهای مستمر و پرتکاپو علیه این نقشه شوم پرداختند و امام خمینی قدس سره الشریف و نهضت اسلامی ایشان نقطه عطفی در سیر مبارزات علیه رژیم اسرائیل بود.
امام از آغاز نهضت اسلامی خود، حمایت از مسلمین فلسطین را فرض دانستند و در مقاطع حساس به حمایت از مبارزان فلسطینی پرداختند و با اقدامات هوشمندانه و قاطع خود موجی از حمایتهای حوزوی و عمومی را به نفع مظلومین فلسطین ایجاد کردند و سایر مراجع عظام تقلید نیز با تأسی از اندیشههای اسلامی و با تأثر از قیام امام خمینی حمایتهای آشکاری را از آرمان آزادسازی قدس ابراز کردند.
امام خمینی قدس سره الشریف با گذشت کمتر از یکسال از پیروزی انقلاب اسلامی و در زمانی که هنوز امور در دست دولت موقت بود آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را به عنوان «روز جهانی قدس» اعلام کردند که این اقدام امام با استقبال ملل آزاده اسلامی مواجه شد و این سنت حسنه بعد از چهار دهه، همچنان پرشورتر از گذشته استمرار دارد و دشمنان درجه یک اسلام را به وحشت انداخته است.
منبع: کانال روزنهای به فردا