انجمن علمی علوم سیاسی

(هم‌اندیشی و هم‌افزایی طلاب علوم سیاسی اسلامی)

تحقیق / شناخت‌نامه طالبان / پیدایش، مبانی فکری، اهداف و غیره

طالبان گروه مسلح سلفی قوم پشتون در افغانستان است که برای برپایی امارت اسلامی تلاش می‌کند. اندیشه و رفتار طالبان بر تفسیر سنتی و بدون نرمش از شریعت اسلام (دیوبندی، سلفی)، اعتقاد به نظام خلافت و مقررات سخت‌گیرانه قبیله‌ای پشتون استوار است. این گروه در ۲۴ مرداد/اسد ۱۴۰۰ش پس از توافق با دولت امریکا و خروج نیروهای این کشور از افغانستان، توانست با کمترین درگیری، دوباره بر این کشور تسلط یابد.
در زمان حکومت اول این گروه بین سال‌های ۱۳۷۵ش/۱۹۹۶م تا ۱۳۸۰ش/۲۰۰۱م، شیعیان افغانستان محدودیت، فشار و سرکوب شدیدی را تجربه کردند. همچنین گزارش‌ شده است که پس از بازگشت طالبان به قدرت، تدریس فقه جعفری در دانشگاه‌ها ممنوع و شیعیان مجبور شده اند که در روزهای عید فطر ۱۴۴۴ق همزمان با اهل سنت افطار و برگزاری نماز عید شیعیان در غزنی با مشکل مواجه شده است.
طالبان در تابستان ۱۳۷۳ش/۱۹۹۶م توسط دولت پاکستان و گروه‌های بنیادگرای سنی و حمایت عربستان، به رهبری ملایان و طالب‌های پشتون در مدارس مناطق مرزی پاکستان در شهرهای پیشاور و کویته بوجود آمد. طالبان در ۱۳۷۵ش/۱۹۹۸م با تصرف کابل و بیرون راندن سران دولت اسلامی مجاهدان افغان، از طرف پاکستان، عربستان و امارات متحده عربی به رسمیت شناخته شد و القاعده و گروه‌های بنیادگرای آسیای میانه اجازه فعالیت در افغانستان را پیدا کردند. با حمله القاعده در ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ش/۲۰سپتامبر ۲۰۰۱م به نیویورک و عدم همکاری طالبان در دستگیری اسامه بن لادن، رهبر القاعده، دولت امریکا به مراکز طالبان حمله کرده، حکومت آن را سرنگون ساخت و نیروهای خود را در آنجا مستقر ساخت.

 

  • پیدایش

ظهور طالبان (۱۳۷۳ش/۱۹۹۴م در کویته پاکستان)، از ترکیب و تناسب عوامل داخلی و خارجی بود که موارد اصلی و برجسته به شرح زیر است:

گروه‌های بنیادگرا

در ایالات و مناطق مرزی پاکستان بخصوص در پیشاور و کویته، از دهه چهل خورشیدی به این سو، احزاب سنی مانند جمعیت علمای اسلام، جماعت اسلامی و اهل حدیث، مدارس علمیه ایجاد کردند. در این مدارس فقط برخی متون مذهبی با تفسیر و دیدگاه مکتب دیوبندی (هند) تدریس می‌شود که دیدگاه‌ها و فعالیت‌های مشترک با سلفیه و وهابیت دارد. پس از ورود مهاجرین افغانستانی به این مناطق، تعداد قابل توجهی از جوانان، جذب این مراکز شدند و نیز، بر تعداد این مدارس افزوده گشت. در این مراکز بارها گفته می‌شد که مجاهدین و شیعیان، فاسد و خارج از دین هستند و خارجی‌ها نیز نیروهای شیطانی معرفی می‌شدند. سپس با تحریک و تشویق طلبه‌ها به جهاد و وظیفه دینی آنان برای پاکسازی افغانستان و یادآوری تعصب قومی، آنان را مسلح و سازمان‌دهی کرده و به افغانستان گسیل داشتند.

فرهنگ قبیله‌ای

بیشتر افراد طالبان از قوم پشتون هستند. این افراد در فضای قبیله‌ای، روستایی یا اردوگاهی همراه با فقر و بی‌سوادی تربیت شده بودند. البته پس از تسلط طالبان بر کابل، به‌تدریج، افراد غیر پشتون یا غیر بنیادگرا نیز به این گروه پیوستند: سنی‌های بنیادگرای تاجیک و ازبک (بدخشان و مناطق شمال افغانستان)، مجاهدین عرب، چچن و ازبکستانی، و نیز پشتون‌هایی که در دولت‌های کمونیستی افغانستان همکاری و تجربه داشتند.

افکار عمومی

سران و فرماندهان گروه‌های مجاهدین پس از سقوط دولت نجیب‌الله (بهار۱۳۷۱ش/۱۹۹۲م)، تلاش کردند کابل و سلاح‌های سنگین آن را به‌دست آورند و اختلافات آنان به درگیری‌های شدید، تلفات سنگین و ویران شدن کابل و شهرهای بزرگ انجامید. رونق اقتصادی، ثبات اجتماعی و امنیت همگانی در دوره دولت مجاهدین از بین رفت. به‌گفته ظاهر طنین، نویسنده کتاب «افغانستان در قرن بیستم» فساد، زورگویی و اعمال خلاف قانون، رواج بیشتر یافت. افکار عمومی برای توقف و جبران نابسامانی‌های عملکرد مجاهدین، به اعتراض برخاست. ناشناخته بودن اولیه طالبان باعث شد که تصور عمومی بر متفاوت بودن و بهتر بودن این گروه شکل گیرد.

دولت پاکستان

ورود نیروهای شوروی سابق به افغانستان (زمستان ۱۳۵۸ش/۱۹۸۰م)، شکل‌گیری نیروهای مجاهد و ارتباط زمینی آنان با شهرهای مرزی پاکستان، باعث شد با حمایت رییس وقت دولت پاکستان (ضیاءالحق)، کمک‌های امریکا، انگلیس و عربستان و امارات، احزاب متعدد جهادی در آنجا شکل گیرد. سران احزاب از ملایان فعال، و سربازان از جوانان مهاجر یا مقیم افغانستان تشکیل شده بود. پس از مدتی رییس وقت دولت پاکستان (خانم بی‌نظیر بوتو) و حکومت عربستان به سمت تشکیل گروه جدید با زمینه کنترل، نظارت و وفاداری بیشتر رفت.

سکوت اولیه سازمان‌ملل و امریکا

پس از خروج نیروهای شوروی سابق از افغانستان در زمستان ۱۳۶۷ش/۱۹۸۹م، مجاهدین با عدم قبول طرح صلح سازمان ملل، نتوانستند توافق همگانی در کابل برای ایجاد دولت بدست آورند. در این شرایط پاکستان و احزاب اسلام‌گرای آن، طرح تشکیل گروه جدیدی را فراهم کردند که گفته شد با تایید ضمنی و استقبال بعدی امریکا روبرو گشت.

دولت عربستان

وحید مژده، نویسنده کتابی درباره طالبان، حمایت و کمک عربستان را به مجاهدین و طالبان دارای دو علت اصلی می‌دانست: نخست، گسترش نفوذ در میان کشورهای اسلامی با هدف مطرح کردن خود به‌عنوان قدرت اصلی اسلامی، و دوم، کاهش نفوذ ایران. هم‌چنین توجه و فعالیت نیروهای بنیادگرای عربستان، امارات متحده و کشورهای عربی دیگر، از انتقاد، مخالفت و تهدید سران این کشورها به فرصت جهاد در افغانستان منحرف شد.

 

  • مبانی فکری

الگوی سلفی

مبانی اندیشه ملایان طالب، ناشی از مکتب دیوبندی هند و سلفیه است. آنان دوره‌های آغازین و میانی اسلام را دوران طلایی، و دور از هرگونه خطا و نقد می‌دانند. به نظر آنان این دوره نزدیک‌ترین و شبیه‌ترین مشخصات زندگی اسلامی را به سیره و سنت حضرت محمد(ص) داشته، و باید نظام زندگی اکنون مسلمانان نیز به آن دوره برگردد.

نظام خلافت

مهم‌ترین اصل در اندیشه سیاسی دیوبندی و طالبان، زنده کردن خلافت در نظام سیاسی اسلام است. طالبان، اسلامی ماندن جامعه را در اسلامی بودن حکومت می‌داند. بنابراین بازگشت به جامعه آرمانی موردنظر طالبان، مستلزم زنده‌کردن نظام حکومتی آن زمان یعنی خلافت است. از ارکان این نظام سیاسی، بیعت اهل حل و عقد، شورا، نصب و غلبه است. در تئوری خلافت و امارت، مردم و احزاب جایگاهی ندارند.

برتری قومی

طالبان اعتقاد دارد که برای خلافت و ریاست دولت اسلامی افغانستان، قبیله احمدخان درانی (ابدالی) از قوم پشتون، شایستگی و اصالت دارند، زیرا او پایه‌گذار اولین حکومت مستقل در قندهار است که منجر به تشکیل کشور افغانستان شد. این دیدگاه باعث شده است که در دولت جدید طالبان شاهد تقابل قبیله‌ای بین درانی‌های قندها و غلجایی‌های پکتیا باشیم. شبکه حقانی که بیشتر نقش را در عملیات‌های مرگبار بر ضد دولت قبلی و نیروهای غربی داشته است و متعلق به طایفه زدران از شرق افغانستان است، برتری‌جویی درانی‌ها را نمی‌پذیرد. از جانب دیگر انحصار قدرت از سوی پشتون‌ها موجب واکنش و نارضایتی تا سر حد جدایی و جنگ دیگر اقوام از جمله طالبان متعلق به گروه‌های قومی تاجیک، هزاره و ازبیک شده است.

 

  • اهداف

احیای الگوی زندگی سلفی

طالبان با الگو دانستن زندگی اسلامی مورد نظرشان، پس از تصرف قندهار، هرات و کابل و نیز، پس از تشکیل حکومت، دستورات همگانی ویژه‌ای در این راستا صادر کرد مانند: مردان باید ریش بلند و لباس محلی داشته باشند. نماز جماعت اجباری است. رادیو، تلویزیون، اینترنت، ماهواره و وسایل موسیقی، ابزار شیطانی اعلام شد. نقاشی و عکاسی موجودات زنده ممنوع گردید. دختران و زنان حق تحصیل و کار ندارند و برای حضور در بیرون خانه بی‌آرایش، کاملا پوشیده و همراه با پسر یا مرد محرم باشند. پیروان غیر اهل‌سنت مانند شیعیان و اسماعیلیان حق انجام مراسم مذهبی ندارند. زکات و عشر به عنوان مالیات‌های اسلامی دوباره رایج شد.

تشکیل نظام خلافت

اندیشه سیاسی و حاکمیتی طالبان، نظیر سایر جنبش‌های اهل‌سنت، بر پایه خلافت اسلامی است. در این راستا طالبان پس از تصرف کابل، با ملا محمدعمر، به‌عنوان امیرالمومنین و امیر امارت اسلامی بیعت کردند. رهبران بعد از وی نیز تحت این دو عنوان انتخاب می‌شوند.

حفظ برتری سیاسی قومی

پشتون‌ها از قرن ۱۱ش/۱۸م قدرت را پیوسته در افغانستان به دست داشته‌اند ولی ریاست برهان‌الدین ربانی ـ ملای تاجیک ـ بر دولت مجاهدین این رویه را قطع کرد. بنابر این ملامحمد عمر، رهبر طالبان با اعتقاد به اصالت پشتون‌ها برای گرفتن قدرت، کوشید تا این سنت را دوباره زنده کند.

 

  • حکومت

طالبان دوبار توانستند در افغانستان به حکومت برسند:
مهر ۱۳۷۵ تا دی ۱۳۸۰

در مهر ۱۳۷۳ش پس از یک درگیری خونین میان نیروهای محلی مجاهدین و گروهی نوظهور در اسپین بولدگ، در افغانستان و نزدیک مرز پاکستان، فردی به نام مولوی منان نیازی با بخش فارسی رادیو بی‌بی‌سی مصاحبه کرد و خود را سخنگوی گروه جنگجوی جدید معرفی نمود. اواهداف گروه را این‌گونه اعلام نمود: ما محصلین و طالبان مدارس دینی هستیم که برای از بین بردن گروه‌ها و دسته‌جات مسلح محلی و برقراری امنیت راه‌های تجاری اقدام نموده‌ایم. طالبان به سرعت توانستند قندهار، مهم‌ترین ولایت جنوبی افغانستان را تصرف کرده و در آنجا حکومت محلی خود را ایجاد کنند.

در مهر ۱۳۷۵ش گروه طالبان وارد کابل شد. ارگ ریاست جمهوری را گرفت و امارت اسلامی تاسیس کرد ولی ملاعمر در قندهار ماند. طالبان تا آبان ۱۳۸۰ش بر بخش زیادی از افغانستان حکومت کرد. البته مجاهدین افغانستان در مناطق مختلف با طالبان در نبرد بودند و قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران نیز در مناطق مختلفی از افغانستان به مجاهدین برای مقابله با طالبان کمک می‌کرد.
در پی حمله به برج‌های دوقلو در نیویورک (۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱)، دولت آمریکا، گروه القاعده را متهم به دست داشتن در این حمله دانست و از طالبان خواست تا اسامه بن‌لادن، رهبر القاعده را به امریکا تحویل دهد؛ در پی خودداری طالبان از پذیرش این درخواست، آمریکا به مراکز این گروه در افغانستان حمله کرد. پس از سقوط دولت طالبان در آبان(عقرب)۱۳۸۰ش، بیشتر اعضای باقی‌مانده به پاکستان فراری شدند.

شهریور ۱۴۰۰ش

در مرداد/اسد ۱۴۰۰ش، ۲۰ سال پس از سقوط حکومت اول طالبان، این گروه توانست دوباره کابل را تصرف کند و اعلام تشکیل امارت اسلامی کند.

 

رهبران

از زمان تشکیل طالبان، رهبری این گروه را سه نفر زیر پیاپی بر عهده داشته‌اند:

    ملا عمر

اولین رییس طالبان محمدعمر (قندهار۱۳۳۹ش-پاکستان۱۳۹۲ش/۱۹۶۰-۲۰۱۳م) معروف به ملاعمر بود. محمد عمر پس از تصرف کابل (مهر ۱۳۷۵ش/اکتبر۱۹۹۶م) در گردهمایی ملایان و طلبه‌های جنوب افغانستان به امارت اسلامی طالبان انتخاب شد. او سابقه جهاد و عضویت در برخی احزاب جهادی افغانستان را دارا بود که از آن کناره‌گیری کرد. محمدعمر پس از سقوط حکومت طالبان و فرار به پاکستان تا هنگام مرگ دیده نشد.

    ملا اخترمحمد منصور

پس از محمدعمر، اختر محمد منصور(ولایت قندهار۱۳۴۷-پاکستان۱۳۹۵ش/۱۹۶۸-۲۰۱۶م)، فرد شماره دو این گروه، به‌عنوان رهبر جدید آن انتخاب شد اما بخشی از طالبان، این انتخاب را نپذیرفته و جدا شدند.

    ملا هبت‌الله آخوندزاده

این فرد(متولد:قندهار۱۳۴۰ش/۱۹۶۱م)، قاضی‌القضات طالبان در زمان ملاعمر بوده و بین طالبان به شیخ الحدیث نیز مشهور است، ولی سوابق نظامی و مدیریتی چندانی ندارد.

 

  • رفتار با شیعیان

تعامل حکومت اول طالبان با شیعیان

طالبان برای پیشبرد اهداف خود می‌کوشید از اعمال سیاست‌های خشن و جانب‌‌دارانه نسبت به شیعیان فاصله بگیرد، اما از همان ابتدا شیعیان و خصوصا هزاره‌ها با طالبان دچار مشکل شدند. عدم پایبندی طالبان به توافق صلح با عبدالعلی مزاری رهبر حزب شیعی وحدت اسلامی در هنگام تلاش برای ورود به کابل در سال ۱۳۷۳ش که منجر به شهادت وی و سرکوب نیروهای این حزب شد؛ باعث شد چهره و جایگاه این گروه نزد شیعیان منفور شود. گرچه بعدها با پیوستن برخی از افراد و گروه‌های شیعی به طالبان و همکاری با آنان، تلاش شد تصور عدم تعصب و خشونت عمدی طالبان در مقابل شیعیان به‌ویژه هزاره‌ها بوجود آید، ولی محدودیت، سرکوب شدید و کشتار مقاومت شیعیان در هزارستان و شهرها و روستاهای دیگر، این پندار را از بین برد.

پس از سقوط کابل و انتقال مرکز حزب وحدت اسلامی به بامیان، طالبان حملات شدیدی را به این ولایت انجام داد اما تا تصرف آن، بارها شکست خورد و عقب نشست. در خرداد (جوزا) ۱۳۷۶ش به دنبال تصرف مزار شریف، مرکز ولایت/استان بلخ در شمال افغانستان، هزاره‌های این شهر و نیروهای حزب وحدت علیه طالبان قیام کرده همراهی با ازبک‌ها و تاجیک‌ها صدها نیروی طالبان را به قتل رسانده و شهر را باز پس گرفتند. این عمل باعث شد تسلط طالبان بر بیشتر مناطق افغانستان، و ابتکار پاکستان و عربستان برای رسمیت دادن دولت آنان به شکست انجامد. به تلافی، منطقه هزارستان تحریم و محاصره شد. گرسنگی و بیماری، تلفات و فشار بسیاری بر مردم وارد نمود. این وضعیت حدود ۱۵ ماه، تا زمان سقوط بامیان ادامه داشت.

مزار شریف در مرداد(اسد) ۱۳۷۷ش با حمایت کامل پاکستان و عربستان دوباره به دست طالبان افتاد. نسل‌کشی هزاره‌ها و اقوام دیگر شروع شد. بیشتر آنان هنگام کشته شدن، شکنجه می‌شدند. فرماندهان ارشد طالبان به طور رسمی اعلام کردند که شیعیان کافرند و باید نابود شوند. هشت نفر از دیپلمات‌های کنسول‌گری ایران نیز در این حمله شهید شدند.

حملات طالبان به مناطق هزارستان در شهریور(سنبله) ۱۳۷۷ش شدت گرفت و بامیان سقوط کرد. گزارش‌ها از ده‌ها قتل و غارت خبر می‌داد. در برخی مناطق، افراد بانفوذ شیعه با هدف کاهش کشتار، با طالبان صلح و همکاری کردند. در مجموع تا سقوط طالبان در آبان(عقرب) ۱۳۸۰ش شیعیان در موضع ضعف شدید قرار داشتند، به‌ویژه با تخریب مجسمه‌های بودا توسط طالبان که بزرگ‌ترین آثار باستانی هزاره‌ها محسوب می‌شد، ضربات سنگینی به روحیه شیعیان هزاره وارد شد.

تعامل حکومت جدید طالبان با شیعیان

پس از شروع مجدد فعالیت طالبان(۱۳۸۵ش/۲۰۰۶م)، در رفتار خشونت‌آمیز این گروه با شیعیان هیچ تغییری دیده نشده است، و آمارها نشان می‌دهد تلفات و هزینه‌های حملات طالبان گاهی برای شیعیان سنگین‌تر بوده است. البته پس از شروع فعالیت داعش در افغانستان (۱۳۹۴ش/۲۰۱۵م) و انجام عملیات‌های تروریستی و جنایت بخصوص علیه شیعیان، طالبان در چند بیانیه‌ این حملات را محکوم کرده، و کوشیده است که خود را از حملات عمدی به شیعیان و با انگیزه تعصب مذهبی و نژادی دور نشان دهد.

همچنین با بازگشت طالبان به قدرت در سال ۱۴۰۰ش تدریس فقه جعفری در دانشگاه‌ها ممنوع گردید و طالبان در فروردین ۱۴۰۲ش به‌درخواست شورای علمای شیعه افغانستان برای موافقت با تدریس فقه جعفری در دانشگاه‌های افغانستان جواب رد داده و قرار شده که تنها فقه حنفی تدریس شود. در حالی که قبل از طالبان فقه جعفری در استان‌های شیعه نشین مثل بامیان تدریس می شد. شورای علمای شیعه افغانستان در واکنش به این ممنوعیت با صدور بیانیه‌ای ابراز تاسف کرده و خواستار رعایت حقوق شیعیان توسط طالبان شده است. منابع خبری گزارش داده‌اند که طالبان آزادی‌های مذهبی شیعیان را در روزهای نخست اردیبهشت ما ۱۴۰۲ش به صورت گسترده نقض کرده است. گزارش شده است که در روزهای عید فطر ۱۴۴۴ق، از آنجایی که مراجع تقلید شیعیان روز شنبه دوم اردیبهشت ۱۴۰۲ش را عید اعلام کرده بودند و حکومت طالبان جمعه اول اردیبهشت را به‌عنوان روز عید تجلیل کردند، شیعیان در استان‌های مختلف از جمله بلخ و غزنی مورد بد رفتاری طالبان قرار گرفته‌اند. گفته شده است که طالبان مساجد شیعیان در غزنی را بسته و اجازه برگزاری نماز عید را نداده اند و در بلخ و برخی جاهای دیگر شیعیان را وادار به افطار اجباری در روز جمعه اول اردیبهشت ماه کرده اند.

 

  • طالبان و غربی‌ها

طالبان سبک زندگی غربی را کفرآمیز تلقی می‌کند، لباس غربی را با سستی اخلاقی برابر می‌داند و آزادی زنان را به عنوان ضدیت با اخلاق اسلامی مردود می‌شمارند. آنان به نفوذ فرهنگ غربی که دشمن اسلام تلقی می‌گرد، حساس هستند و معتقدند جامعه از طرفی خارجی‌ها در خطر است. از این‌رو یکی از اهداف این گروه، بیرون راندن و ضربه زدن به نیروهای خارجی مستقر در افغانستان بوده است. در فصل جدید حکومت طالبان از ۱۴۰۰ش به این سو، این گروه بنحوی مورد حمایت غرب است و طبق گزارش‌ها بسته‌های چهل میلیونی دلار به صورت هفته‌وارد وارد کابل می‌شود.

 

  • طالبان و دیگر گروه‌های تندرو

طالبان تفاوت‌هایی با گروه‌هایی تندرو دیگر همچون القاعده و داعش داشته و دارد. طالبان در جهاد خود اولویت را به دشمن نزدیک می‌دهد. این دشمنان نزدیک همان رژیم سکولار و حامیانشان، یعنی ایساف(نیروهای بین‌المللی کمک به امنیت) و آمریکا در افغانستان اند. آنها برای جهاد به کشورهای دیگر نمی‌روند و حتی کمتر در صدد ایجاد گروههای ضربت در داخل آمریکا و یا اروپا هستند. برخلاف داعش و القاعده که با توجه به ساختار و سوابقشان دارای استراتژی جهانی هستند. در نگاه آنان ایجاد دولت اسلامی گام اول در جهت توسعه سرزمین اسلامی و ایجاد خلافت اسلامی است. ایده تغییر نام گروهک تروریستی داعش منشعب از القاعده از دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به دولت اسلامی هم از این جهت بود که محدویت ملی و سرزمینی را حذف کند. ابوبکر البغدادی خود را خلیفه مسلمین می‌داند در حالی که ملا عمر خود را تنها امیر افغانستان، می دانست.

طالبان تلاش داشته که نسبت به گروه‌های افراطی دیگر در افغانستان، تا زمانی که به قلمرو و منافع این گروه ضربه نزده‌اند و طالبان را به رسمیت بشناسند؛ تحمل و سازگاری داشته باشد در غیر این صورت، وارد درگیری با آنان می‌شد. شبکه حقانی، القاعده، طالبان پاکستان، حرکت اسلامی ازبکستان و داعش، برجسته‌ترین این جمیعت‌ها بوده است.

 

  • بازگشت به قدرت

طالبان در ۲۴ مرداد/اسد ۱۴۰۰ش/ ۱۵ آگوست ۲۰۲۱م و در پی توافق با امریکا، کابل را تصرف و قدرت را دوباره به دست گرفتند. با گذشت ۱۸ ماه از روی کار آمدن محدد طالبان، هنوز هیچ کشوری امارت اسلامی طالبان را به عنوان دولت رسمی افغانستان به رسمیت نشناخته است. زمینه‌های بازگشت طالبان به قدرت با شروع مذاکرات مستقیم بین طالبان و امریکا در سال ۱۳۹۷ش فراهم گردید. در بهمن ۱۳۹۷ش زلمی خلیل‌زاد، نماینده افغان‌تبار دولت امریکا، دور جدیدی از تلاش‌ها را برای گفتگو و صلح با طالبان آغاز کرد. دفتر نمایندگی طالبان در قطر، محل اصلی این دیدارها است. هم‌زمان با این فعالیت؛ ترامپ، رییس جمهور وقت امریکا اعلام کرد بخشی از نیروهای امریکایی را از افغانستان خارج می‌کند.

در نهایت توافقنامه صلح میان طالبان و امریکا در تاریخ ۱۰ اسفند/حوت ۱۳۹۸ش برابر با ۲۹ فوریه ۲۰۲۰م به امضاء رسید. از جمله تعهدات امریکا در این توافقنامه خروج نیروهای امریکایی در طی ۱۴ ماه از خاک افغانستان و در صورت اجرای توافقنامه تحریم‌های علیه طالبان تا ۲۷ اگوست ۲۰۲۰م برداشته شود. در مقابل نیز طالبان تعهداتی داده‌اند از جمله اینکه به اعضای خود، فرد یا گروهی از جمله القاعده اجازه نخواهد داد تا از خاک افغانستان برای تهدید آمریکا و متحدان آن استفاده کند.

طالبان از سال‌های ۱۳۸۵ش/۲۰۰۶م جنگ‌های پارتیزانی و بمب‌گذاری علیه نیروهای دولتی و خارجی در افغانستان را آغاز کرد. حملات خرد و کلان این گروه، تلفات سنگینی برای هر دو طرف داشته است. هم‌چنین در نتیجه عملیات‌های این گروه بخصوص انتحاری و بمب‌گذاری تاکنون ده‌ها هزار فرد غیرنظامی کشته و زخمی شده است. سران طالبان در لیست سیاه سازمان ملل قرار دارد.


منبع: ویکی شیعه / دانشنامه مجازی مکتب اهل بیت(ع)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی