انجمن علمی علوم سیاسی

(هم‌اندیشی و هم‌افزایی طلاب علوم سیاسی اسلامی)

یادداشت / دولت سیزدهم و خسارات خلاء گفتمانی / سید یاسر جبرائیلی

معمولا دولت‌ها به گفتمان‌شان شناخته می‌شوند. اما رواج عبارت «دولت سیزدهم» در ارجاعات به دولت در رسانه‌ها، نشان می‌دهد  آقای رئیسی نتوانسته خود را پرچم‌دار یک گفتمان به جامعه معرفی کند.
یکی از دلایل اینکه این دولت از همان آغاز کار زیر ضرب رفت، همین خلا گفتمانی است.
گفتمان، قدرت نرم ایجاد می‌کند. دولت فاقد گفتمان، از قدرت نرم محروم است و لذا در عرصه جنگ نرم، اولا توان حمله ندارد، ثانیا در برابر حملات نرم بی سلاح و سپر است.
گفتمان است که در قول و فعل کارگزاران، در رویکرد و عملکرد آنان، انسجام ایجاد می‌کند. گفتمان، عینک آسیب‌شناسانه‌ای است که دولت به چشم می‌زند، مشکلات را از زاویه این گفتمان می‌بیند و از همین زاویه راهکارش را ارائه می‌دهد و اجرا می‌کند.
دولت فاقد گفتمان به شهرداری تقلیل پیدا می‌کند و این، یکی از جدی‌ترین خطراتی است که دولت سیزدهم را تهدید می‌کند.

یادداشت / تحلیلی پیرامون فتنۀ ژینا و پروسۀ آندلسیزاسیون در جمهوری اسلامی ایران / محمدرضا مهدی‌پور

  • بخش اول: نقش‌آفرینی ویژه «سلبریتی‌ها» در پروسه «اَندَلُسیزاسیون انقلاب اسلامی ایران»

سینماپرس: محمدرضا مهدوی‌پور/ وقایع ده روز اخیر را می‌توان به عنوان نخستین ثمره مختص و محصول مستقیم برداشت شده از «پروسه اَندَلُسیزاسیون» قلمداد نمود. پروسه‌ای که با پیگیری مستمر «سیاست اَندَلُسی کردن ایران» در طول چهل و چهار سال گذشته همراه بوده و امروز به یک استقلال نسبی در سطح محصول‌دهی خود رسیده و موفق شده تا «نظام جمهوری اسلامی» را با فتنه‌ای جدید مواجه سازد. فتنه‌ای که شاید از نظر ابعاد اجتماعی کم بُنیه و دارای وسعت جغرافیایی بسیار محدود است؛ اما با این همه بخش قابل توجهی از «سلبریتی‌های سینمایی و ورزشی» را به صف‌آرایی و مواجهه مستقیم با «حاکمیت جمهوری اسلامی» کشانده و توانسته حجم زیادی از ظرفیت «رسانه» و به تبع آن «افکار عمومی» در ایران و جهان را مشغول خود بسازد و از این جهت می‌توان به مرور چند نکته پرداخت:

سیدجواد طباطبایی؛ مردی که پروژۀ فکری‌اش را تمام کرد و رفت...

  • حجت الاسلام علی محمدی:

برای نسل بنده سیدجواد طباطبایی فقط یک اندیشمند نیست، او مظهر غُدّی علمی است و همین است که او را مهم می‌کند، ولو اینکه اشتباه بگوید...
در دهه‌های هفتاد و هشتاد که دوران دگردیسی فکری بخش زیادی از انقلابیون از سروش و ملکیان و مجتهد شبستری و کدیور و فنایی و دیگران بود، سید جواد سفت بر سر حرف اول خود که همان «تجدد ایرانی» یا «مدرنیته ایرانی» بود، ایستاد.

تنها امید غرب برای مهار ایران اسلامی: دکترین «کارزار ایرانی با ایرانی»

  • حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی:

آمریکایی‌ها تاکنون دو تجربه موفق در استفاده از دکترین جنگ خودی علیه خودی داشته‌اند. توضیح آنکه بعد از تجربه تلخ حضور مستقیم نیروهای آمریکایی در ویتنام و شکست سنگین و ننگینی که متحمل شدند، آلن دالاس که در آن زمان ریاست سازمان سیا را عهده‌دار بود، دکترین «آسیایی علیه آسیایی» را در دستور کار آمریکا قرار داد و با ایجاد انشقاق میان کشورهای آسیایی از جمله مردم کره، و تحریک کره شمالی و  حمایت از کره جنوبی، تلاش کرد با جان و مال و هویت آسیایی‌ها، منافع آمریکا تأمین شود!

چرا "موضع‌گیری" نمی‌کنیم؟!

  • جناب آقای دکتر مهدی جمشیدی:

۱. ما "شأن علمی" داریم و مداخله در امور "عینی" و "انقلابی"، مخالف وجاهت و منزلت علمی ماست. ما باید فقط به "مبادی بعیده" و "انتزاعیاتِ بریده از واقعیّات" بپردازیم. این مسائل، "سیاسی" هستند و راه "سیاست" از "علم" جداست. اهل علم و پژوهش و معرفت نباید "سیاست‌زده" و "سیاسی‌کار" شود. ما سرگرم مباحثِ "مجرّد" و "انتزاعیِ" خویش هستیم و از "معقولاتِ بی‌خاصیّت"، لذّت می‌بریم. این‌که برای "جامعه" و "حاکمیّت" چه رخ خواهد داد و "نظم اجتماعی" و "هندسۀ سیاسی" به کدام سو خواهد رفت، کمترین ارزشی ندارد. وظیفۀ ما، اندیشه‌ورزی در حوزۀ "مبادی" است و بس.