-
جمعه, ۳ شهریور ۱۴۰۲، ۰۲:۲۴ ب.ظ
گروه بریکس یک گروه بینالمللی متشکل از کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است. گروه بریکس را میتوان یک باشگاه اقتصادی با گرایشات سیاسی دانست.
کشورهای گروه بریکس ۳۰ درصد مساحت جهان و ۴۲ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص دادهاند. از این رو از وزن اقتصادی قابل توجهی در عرصۀ جهانی برخوردارند به همین خاطر، جایگاه این گروه هم به عنوان یک مجموعه و هم تک تک کشورهای عضو به عنوان عضو مجموعهای با این اهمیت، برای کشور ایران با شرایطی که امروزه کشورهای به اصطلاح ابرقدرت برای آن رقم زده اند،بسیار مهم میباشد چرا که به نظر میرسد، همراهی این چند کشور با هم میتواند یک قطب اقتصادی و تالی تلو آن یک ابرقدرت اقتصادی در مقابل کشورهای سلطه طلب غربی به وجود آورد. بر همین اساس، در این پژوهش خواهان کاوش در این هستیم که زمینه های همکاری ایران و کشورهای مزبور کدامند؟ به همین خاطر در ادامه سعی می شود تا ابتدا با شناخت اساس نامۀ شکل گیری و اصول همکاری و هدف هر کشور از عضویت، مجالهای تحقق همکاری را بهتر بسنجیم.
مفهوم شناسی
بریکس (به انگلیسی: BRICS) نام گروهی به رهبری قدرتهای اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی تشکیل شدهاست.در ابتدا نام این گروه بریک نام داشت اما پس از پیوستن آفریقای جنوبی، به بریکس تغییر نام یافت. هرچند اعضای گروه بریکس همگی به غیر از روسیه در ردهٔ کشورهای در حال توسعه یا اقتصادهای در حال ظهور هستند، اما عموماً به واسطهٔ اقتصادهایی با رشد پرشتاب و فراگیر و نفوذ تأثیرگذار بر امور جهانی و منطقهای از دیگر کشورها متمایز میشوند. بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۸٪ قدرت اقتصادی دنیا را در اختیار دارد. در سال ۲۰۱۲ ترکیببندی اسمی تولید ناخالص داخلی این گروه، ۱۳٫۶ تریلیون دلار آمریکا است. هو جینتائو، رئیسجمهور چین معتقد است که گروه کشورهای عضو بریکس، حامی و ارتقادهندهٔ وضعیت کشورهای در حال رشد و نیرویی برای حفظ صلح جهان هستند .
تاریخچه:
ایدهٔ شکلگیری گروهی به نام بریک، در سال ۲۰۰۱ توسط مؤسسه سرمایهگذاری گلدمن ساکس، به منظور پیشبینی وضعیت اقتصادی جهان و قدرتهای برتر آن در نیم قرن آینده مطرح گردید. جیم اونیل اولین بار نام مخفف این گروه را در سر تیتر یک روزنامهٔ اقتصادی به کار برد. در ۶۱اُمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد وزرای امور خارجهٔ کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین گفتگوهای مقدماتی را آغاز کردند. بعد از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشت دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ، سائوپائولو، ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایههای شکلگیری این گروه شرکت کردند .
اولین اجلاسیه:
اولین اجلاسیهٔ گروه بریکس در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۹ در یکاترینبورگ روسیه با حضور لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا، دمیتری مدودف، منموهن سینگ و هو جینتائو به عنوان نمایندگان کشورهای برزیل، روسیه، هند و چین برگزار شد.در این اجلاسیه کشورهای عضو بریکس بر موضوعاتی نظیر روشهای بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان متمرکز گردیدند. همچنین این کشورها در خصوص برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر و ایفای نقش موثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان به بحث و تبادل نظر پرداختند. به دنبال نشت یکاترینبورگ، رهبران کشورهای بریکس هشدار دادند که باید در نظام مالی جهان اصلاحاتی صورت بگیرد تا بتواند به یک نظام کارا، مطمئن و باثبات تبدیل شود. هر چند این کشورها منتقد سلطهٔ دلار آمریکایی در نظام رایج ارزی نیستند (موردی که سابقاً روسیه نسبت به آن انتقاد کرده بود) اما در این نشست نگرانی خود را نسبت به کاهش ارزش دلار ابراز کردند.
این اجلاسیه دروازه ی عملیاتی شدن نگرش بریکس و دریچه ای به سوی تحقق آرمانهای آنها گشود از این رو در اجلاسهای دیگر همین خط سیر را دنبال نموده و تلاش کردند تا هرچه بهتر بتوانند این اهداف و اصول را کاربردی تر و اجماع بر آنها را متقن تر نمایند از این رو تا قبل از اجلاسیه ی چهارم نخ تسبیح به همین منوال ،دانه های سیاستگذاری اقتصادی را به سمت تشریک مساعی هدایت می نمود تا این که در چهارمین اجلاسیه،این کشورها سعی نمودند تا گامی بزرگتر بر دارند لذا جهت بردار خود را به سوی استقلال هر چه بیشتر و جدی تر راهبری نمودند.
چهارمین اجلاسیه:
در ۲۱ مارس ۲۰۱۱ چهارمین اجلاسیهٔ گروه بریکس در دهلی نو برگزار گردید. افزایش مبادلات تجاری با یکدیگر، همکاری ارزی، کاهش وابستگی به اروپا و ایالات متحدهٔ آمریکا و طرح تأسیس بانک توسعهٔ جنوب-جنوب از موضوعات مطرح شده در این اجلاسیه بود.
حال که محتوای دو بخش اصلی از اجلاسیه ها را بیان نموده ایم برای نیل به اهداف تشکیل گروه و آرمان هر کشور از انضمام بدان،توافقات اجلاسها را به اختصار بیان می داریم؛
توافقات اصلی در اجلاس های بریکس:
این توافقات در مجموع ۶ اجلاس گروه بریکس شامل روشهای بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان، برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر، ایفای نقش موثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان، افزایش مبادلات تجاری با یکدیگر، همکاری ارزی، کاهش وابستگی به اروپا و ایالات متحده آمریکا، طرح تأسیس بانک توسعه جنوب-جنوب، تمرکز زدایی از دلار، پیشبرد اقتصادهای کلان خودموازی با درک و همیاری کشورهای خواستار توسعه، رشد بدون طرد، و راه حل های قابل اجرا است .
چرایی اهمیت بریکس:
از زمانی که کشورها با مازاد تولید مواجه شدند، تجارت نقش ممتازی در روابط کشورها ایجاد کرده است و اساسا بر اساس تئوری نسبی ریکاردو بعضا کشوری در تولید کالایی به چنان مهارتی رسیده که کشورهای دیگر درصورتی که بخواهند آن کالا را تولید کنند ،باید هزینه ای چند برابر پرداخت کنند و بالعکس ممکن است کالای دیگر در کشوری مشابه چنین نقشی را بازی کند. اینجاست که تجارت و استفاده از مزیت نسبی کشورها امری پسندیده و مقرون به صرفه است.
از سوی دیگر بهدلیل تنوع تولید کالاها و خدمات و توسعهیافتگی کشورها، امکان ایجاد ظرفیت خالی در کشورهای توسعهیافته بسیار کم بوده در نتیجه برخی کشورهای مذکور بهدنبال بازارهای جدید هستند. کشورهای در حال توسعه ظرفیت خالی برای تولید و مصرف فراوان دارند ولی بهدلیل کمبود امکانات زیرساختی نه فرصت سرمایهگذاری برای آنها ایجاد میشود و نه تولید انبوه و مصرف انبوه. در این بین کشورهای جدیدی تحت عنوان کشورهای نوظهور با بهکارگیری همه ظرفیتهای سیاسی، مدیریتی و اقتصادی توانستهاند از سایر کشورها فاصله بگیرند و با تجربه کردن نرخهای رشد اقتصادی دورقمی، همه نگاهها را به سوی خود جلب کنند.
چین از جمله این کشورهاست که توانسته طی چند سال گذشته ابتدا کشور آلمان و سپس در سال گذشته کشور ژاپن را پشت سر بگذارد و امروز جایگاه دومین اقتصاد جهان را پس از آمریکا کسب کند. البته با چنین روند و رشد شتابانی بهزودی چین، آمریکا را نیز پشتسر خواهد گذاشت. و شاید دلیل اینکه آمریکا جنگهای نیابتی را در منطقه ی خاورمیانه شکل داده است ،همین است چرا که فهمیده است که اگر مشغول منطقه ی خاورمیانه باشد،بدون شک،قدرت و توان اقتصادی خود را به عنوان یک نیروی بزرگ اقتصادی از دست خواهد داد از یان رو ،بردار سیاست مداخله جویانه ی خود را به سوی شرق آسیا جهت دهی کرده است تا بتواند جلوی پیشروی اقتصادی چین را بگیرد.
پس از چین، هند، روسیه و برزیل و در نهایت آفریقایجنوبی نیز چنین وضعیتی دارند؛ یعنی با رشد شتابان در حال نزدیکشدن به کشورهای ثروتمند جهان هستند. این کشورها اتحادی به نام گروه بریکس تشکیل دادهاند. نکته قابل توجه کشورهای بریکس پرجمعیت بودن آنها از یک طرف و از طرف دیگر داشتن منابع طبیعی و وسعت قابل توجه است و همچنین آنها دارای بالاترین رشد اقتصادی بین سایر کشورهای جهان هستند.در حال حاضر کشورهای مذکور در سازمان ملل با انتشار اعلامیههای مشترک درخصوص جلوگیری از استقرار انواع سلاحها در فضا و عدم استفاده از نیروهای نظامی در رابطه با پایگاههای فضایی، همکاریهای مشترک دارند.
به هر حال هدف از ایجاد بریکس، ارائه یک مدل همکاری اقتصادی مشترک در جهان است که البته تاکنون در نتیجه همکاری بین کشورهای مختلف جهان، سازمانهای مشابهی شکل گرفته است. اما ویژگی بریکس نسبت به سازمانهای دیگر، رشد پرشتاب اقتصادی اعضای آن است. پیشرفت و ترقی و رسیدن کشورها به سمت قلههای موفقیت دائمی نیست. بررسیهای تاریخی نشان میدهد که در اعصار گذشته کشورهای قدرتمندی بودهاند که امروز دیگر نام آنها بین کشورهای ثروتمند وجود ندارد و بالعکس کشوری مثل آمریکا که تا حدود دو قرن پیش در جهان نامی از آن نبود امروز به تنهایی یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را عرضه میکند. تا یک دهه پیش ببرهای آسیا الگوی کشورهای درحال توسعه بودند ولی امروز کشورهای بریکس الگوی کشورهای در حال توسعه هستند.در همین راستا می توان به سخنرانی نخستوزیر هند در اجلاس بریکس ۲۰۱۴ اشاره داشت که معتقد است:« نتیجه آنچه گفته شد این است که هیچ کشوری نمیتواند برای همیشه در قله اقتصادی باشد و در مقابل، کشورهای جهان سوم اگر بخواهند میتوانند به قلههای پیشرفت برسند؛ مهم استفاده از منابع انسانی و منابع طبیعی کشورها در قالب الگوهای اقتصادی مناسب است که این کار را کشورهای بریکس طی حداقل دهه گذشته انجام دادهاند و با اتکا به منابع و سرمایه داخلی و استفاده از فرصتهای سیاسی و اقتصادی خارجی توانستهاند از دیگر کشورها سبقت بگیرند و خود الگوی سایر کشورها شوند».
نکته حائز اهمیت بلوک جدید اقتصادی جهان یعنی کشورهای بریکس این است که آنها نه تنها در شاخصهای کلان اقتصادی با همدیگر همسو هستند، بلکه برخی از شاخصهای سیاسی و سیاستهای خارجی آنها نیز همسو است و تلاش گروهی برای حل و فصل مناقشات سیاسی جهان دارند که از جمله آنها مواضع مشترک کشورهای بریکس درخصوص تحولات سوریه یا پرونده برنامه صلح آمیز هستهای ایران است.
قدرتنمایی در مقابل آمریکا و اروپا (شاخصی برای سنجش میزان اهمیت بریکس):
اعضای بریکس هر چند کشورهای نوپای صنعتی هستند ،اما توانستهاند در چند سال اخیر اهمیت خود را به رخ آمریکا و کشورهای اروپایی بکشند. اعضای این گروه اما برخلاف تصور برخی تنها به همکاریهای اقتصادی بسنده نکردهاند. هر چند رشد پرشتاب اقتصادی این کشورها ابتدا آنها را به هم پیوند داد، اما اعضای این گروه اکنون در تلاش هستند تا در معادلات سیاسی جهان هم فعالانهتر عمل کنند. روسیه و چین دو عضو دائمی شورای امنیت هستند و ۳ عضو دیگر هم نامزد عضویت در این شورا به حساب میآیند. کشورهای بریکس در نشستهای خود خواستار نفوذ بیشتر اعضای خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد شدهاند و این مسئله به خوبی هدف این کشورها را برای بازی کردن نقشی پررنگتر در مسائل بینالمللی نشان میدهد. سهم کشورهای عضو بریکس از اقتصاد جهانی طی سالهای اخیر به سرعت افزایش پیدا کرده و انتظار میرود این روند همچنان ادامه داشته باشد. علاوه بر این وزن ،دیپلماتیک کشورهای بریکس هم در حال افزایش است و به همین خاطر گروه آنها را باید تشکلی از کشورهای راهبردی در سالهای آینده دانست.علت این است که ۴۰ درصد از منابع مالی جهان، ۱۵ درصد تجارت جهانی و ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی طبق گزارش بانک جهانی در اختیار کشورهای بریکس است .
"کنت شورتگن" بریکس را در حال قدرت یافتنی بیشتر و پایان دادن به سلطهی ۴۰۰ سالهی غرب برای تعیین سرنوشت جهان دانسته و پیوستن کشورهای رو به توسعه در آینده به این گروه را یکی از اتفاقات مهم و تاثیرگذار سالهای آتی خوانده است. او در پایان، این اتحاد اقتصادی را موجب شکلگیری اتحاد بزرگ سیاسی علیه بلوک غرب برشمرده است .
پس از بحران کریمه، گروه ۸ در اقدامی تلافیجویانه ضمن وضع تحریم بر ضد روسیه، اقدام به تعلیق عضویت این کشور در این گروه کرد. اما روسیه از پای ننشست و مواضع اخیر برخی اعضای گروه ۲۰ حاکی از تاثیر روسیه بر اعضای این گروه در مخالفت با سیاستهای آمریکا و متحدانش است. بیانیههای اخیر بریکس و برخی از کشورهای عضو گروه ۲۰ علیه تحریمهای ناعادلانه و تبعیضات غیرمنطقی نشان میدهد که آمریکا و متحدانش نه راه پس دارند و نه راه پیش و با اقدامات متقابل غافلگیرانه از سوی پوتین مواجه شدهاند.
درادامه به هدف هر کدام از کشورهای مزبور می پردازیم تا هم هدف نهایی این گروه و هم ظرفیتهای مجموعه ی مذکور برای همکاری ایران با آنها روشن تر گردد؛
اهداف هر کدام ازکشورهای عضور از عضویت در این گروه:
اهداف هند در بریکس: هند با ایجاد اتحادی در بین ۵ کشور با تبادل تجربیات، توانسته به نتایج و پیشرفت خوبی برسد و اکنون به عنوان یک قطب تکنولوژی اقتصادی جهان در حال قدرت است.
اهداف چین در بریکس: چین به عنوان کشوری در حال توسعه، به دنبال شرکای جدید برای خود می باشد. کشوری که آمریکا و اروپا رقیب آن هستند و سعی دارند به نوعی توسعه اش را مدیریت کنند. به همین خاطر چین به دنبال شرکایی در راستای ارتباطات خود می گردد تا بتواند توسعه پیدا کند. لذا چین با کشورها تعاملاتی داشته و توانسته توسعه بیشتری پیدا و رشد خود را تسریع دهد و به بازارهای جدیدی دست یابد و شرکای جدیدی در صحنه بین المللی داشته باشد. این امر خود موفقیت بزرگی برای چین بوده است.
اهداف آفریقای جنوبی در بریکس: آفریقای جنوبی به دنبال توسعه یافتگی است و در شرایط فعلی سعی دارد در راستای منافع ملی، تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، خود را توسعه داده و در صحنه بین المللی حضور داشته باشد. آفریقای جنوبی آخرین عضو گروه بریکس است. یعنی با توجه به موفقیت کشورهای بریکس در صحنه بین المللی و توسعهی کشور خود، آفریقای جنوبی مایل به عضویت در این گروه بوده و با شرایطی که در آفریقا داشت، توانست در این گروه عضو شود.
این امر موفقیت خوبی برای آفریقای جنوبی بود. آفریقای جنوبی بعد از عضویت در بریکس و تبادل با ۴ کشور دیگر آن، توانسته در بخش سرمایه گذاری داخلی و رشد ناخالص تولید ملی و در بحث مدیریت صادرات جهانی و بخش خصوصی سازی موفقیت داشته باشد. این امر با توجه به آمار بانک جهانی، نشانگر روند رو به رشد و توسعه اقتصادی آفریقای جنوبی است .
اهداف عضویت روسیه در بریکس: روسیه بعد از فروپاشی شوروی دچار سردرگمی اقتصادی بود. چون اقتصاد عامل فروپاشی شوروی شد و اقتصاد ورشکسته و فاسد دوران رژیم شوروی سابق، باعث شد روسها بعد از فروپاشی شوروی سعی کنند با مشکلات باقی مانده از شوروی دست و پنجه نرم کنند.
بعد از فروپاشی شوروی، روسیه بدترین وضعیت اقتصادی را از نظر تولید داخلی داشت. مسکو از نظر جهانی و رقابت با اروپاییها و فشار اقتصاد جهانی بر روسیه، یک دهه مشکلات داشت، اما با تشکیل سازمان بریکس و عضویت ۵ قطبی کشورها، روسیه جان تازهای گرفت و توانست این مشکلات را به تدریج کنار بگذارد و از تجربیات این کشورها در ورود به جامعه تجارت جهانی بهره گیرد. در این حال روسیه با دارا بودن مواد خام، ذخایر نفتی، گازی و معدنی و توانمندی تکنولوژی، با رویکرد تبادل اقتصادی و تجاری و فنی توانست خود را وارد بازار جهانی کند و اصول تجارت را یاد گرفته و کشوری قدرتمند گردد . یعنی هر چند روسیه از جی ۸ ( به خاطر مسائل اوکراین ) اخراج شد، اما واقعیت این است که روسیه قدرتی جهانی است و مسئله اخراج، سیاسی بود تا اقتصادی.
اهداف برزیل در بریکس: برزیل تا ۳۰ سال پیش یکی ازبدهکارترین کشورهای جهان بود، اما اکنون برزیل قدرت ششم اقتصاد جهان است. با توجه به سیاستهای حزب کارگر برزیل و مدیریت دولت داسیلوا (رئیس جمهور قبلی برزیل)، این کشور تبدیل به یک کشور صنعتی و قدرت ششم اقتصاد جهان در سال ۲۰۱۳ شد و در واقع جای انگلیس را در رتبه بندی اقتصاد جهانی گرفت. در برنامه ریزی برزیل، مبارزه با فساد اقتصادی و فساد اداری یکی از اولویت ها بود.بحث حمایت از تولید داخلی و ایجاد بنگاههای زود بازده و ایجاد تعاونی های تولیدی و کشاورزی از عمده کارهایی برزیل بود که توانست با همکاری کشورهای عضو بریکس انجام دهد. در واقع اکنون برزیل از لحاظ کشاورزی، دامداری، صنعتی و فنی- مهندسی یکی از کشورهای بسیار قوی در جهان است و در قالب سازمان بریکس توانسته جایگاهی برای خود پیدا کند.
حال که هدف هر کشور در پیوستن به این گروه و پیگیری سیاستهای مورد توافق تبیین شد،مشخص می شود که اساسا این گروه مجموعه ای مهم بوده و در عرصه ی اقتصادی از جایگاهی استراتژیک در سطح جهان برخوردار است لذاست که تعامل با آنها می تواند فوایدی بسیار را به ارمغان آورد بر همین اساس در سطور پیش رو،زمینه های مشترک بین این گروه با ایران را که می تواند منطلقی برای همکاری هر چه بیشتر و منسجم تر باشد را بیان می داریم؛
تبیین زمینههای همکاری بین ایران و گروه مزبور؛ از جمله ی زمینه های مهیا برای همکاری طرفینی بین ایران و گروه بریکس:
۱. حمایت رهبران گروه بریکس از حقوق هستهای ایران(به عنوان موردی از نگرش مشترک بین هر دو ):
رهبران کشورهای عضو گروه بریکس در یکی از آخرین اقدامات خود بیانیه مشترکی نسبت به رسیدن به توافق در مذاکرات هستهای وین ابراز امیدواری کرده و از حق ایران برای استفاده از انرژی صلح آمیز هستهای دفاع کردند.در این بیانیه آمده است: «گروه بریکس از نتایج مثبت مذاکرات بین نمایندگان ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ برای حل و فصل مسائل پیرامون برنامه هستهای ایران استقبال کرده و امیدوارند که طرفین بتوانند به توافق نهایی برای حل و فصل این مسئله دست یابند» .
۲. نگرانی بریکس در مورد بحران منطقه «موردی مشترک بین ایران و کشورهای عضو بریکس» :
رهبران بریکس در ششمین کنفرانس این گروه، از برگزاری هر چه سریعتر کنفرانسی برای برقراری منطقه عاری از سلاحهای کشتار جمعی، بخصوص سلاح هستهای در منطقه خاورمیانه حمایت کردند. آنها همچنین ادامه ساخت و ساز شهرکهای یهودی نشین در سرزمینهای متعلق به فلسطینیان توسط دولت رژیم صهیونیستی را محکوم کرده و خواستار حل و فصل مسالمت آمیز «مناقشه فلسطین-اسرائیل» شدند. علاوه بر این، آنها از تشکیل دولت آشتی ملی در فلسطین نیز حمایت کردند.ضمن اینکه به عقیده رهبران بریکس مناقشه به درازا کشیده شده در سوریه نیز باید بدون استفاده از راههای نظامی حل و فصل شود و تاکید کردند که همه طرفین این مناقشه باید خشونتها را متوقف کرده و امکان رساندن کمکهای انسان دوستانه به مردم غیرنظامی سوریه را فراهم کنند .رهبران ۵ کشور همچنین از تشدید خشونتها در کشورهای مالی، آفریقای مرکزی، سودان جنوبی و الجزایر در قاره آفریقا ابراز نگرانی شدید نمودند.گروه بریکس در بیانیه پایانی نشست سران همچنین خواستار آغاز گفتوگوهای همه جانبه در اوکراین به منظور کاهش وخامت اوضاع در مناطق شرقی این کشور و حل و فصل مسالمت آمیز بحران داخلی در این کشور شدند .
۳. تلاش اوباما و غرب برای انحلال بریکس:
طی چند سال اخیر، باراک اوباما-رییس جمهور آمریکا- تلاش بسیاری را برای ایجاد شرایط انحلال بریکس و تبدیل آن به یک سیستم مالی نو استعماری غرب وقف کرده است. از این دست، میتوان به مورد اخیر بحران اوکراین اشاره کرد. بحران کریمه، پرده از نیات واقعی اوباما برداشت.گروه ۸ که عضویت روسیه را به حالت تعلیق درآورده، و بانک جهانی که هم اکنون روسیه عضو آن است، هیچکدام توانایی ممانعت از تجارت آزاد و سیاستهای اقتصادی مشترک را ندارند. اما پس از جنگ جهانی دوم، قدرت پنهانی بوجود آمده چون "کمیسیون سه جانبه" و "بیلدربرگ" با به پایان آمدن امپراتوری مستعمرگرایانه انگلیس، ترجیح دادند که فقط یک قدرت دنیا را بدست گیرد و چه بهتر که آن آمریکا باشد. در همین راستا آمریکا تلاش میکند تا با ایجاد شکاف در «بریکس» از تبدیل شدن آن به تهدیدی برای نظام فعلی اقتصاد جهانی جلوگیری کند .
یکی از طرحهای عمده سازمان سیا، حمایت از جداییطلبان این ۵ کشور عضو بریکس است تا از منظر سیاسی آنها را کاملا درگیر کرده و تحت فشار قرار دهد. مثلا تمرکز این سازمان در پنجاب بر روی سیکها و در جنوب هند بر روی تامیلها که خواهان استقلال هستند، میباشد. در آفریقای جنوبی نیز، حزب "کیپ" خواهان تبدیل "استان کیپ" به "جمهوری مستقل کیپ" هستند. اگر سرویس اطلاعاتی این کشور منبع حمایت مالی این حزب را ردگیری کنند، جای پا سیا را در آن خواهند دید. پس از افشای شنود دیلما روسف و مقامات ارشد برزیل توسط آمریکاییها و وخیم شدن روابط طرفین، سه استان ریوگرانده دوسول، سانتا کاتارینا، و پارانا با تحریک سازمان سیا خواستار جدایی تحت نام "جمهوری پامپاس" شدند و دولت برزیل هم قدرتمندانه در مقابل این سرکشی ایستاده است. به هر حال، غرب به سرکردگی آمریکا از هیچ تلاشی برای ضربه زدن به بریکس دریغ نمیکند .اما باید توجه داشت که به گفته بسیاری از تحلیلگران، این اقدام بلوک رقیب به سرکردگی آمریکا شروع یک بازی بسیار خطرناک برای آن است. روسیه، چین، و هند ۳ قدرت بزرگ هسته ای هستند و برزیل هم به تازگی به جمع آنها پیوسته است. ناظران از این عمل با عنوان "بازی کردن با دم شیر" یاد کرده اند. در مقابله با این راهبرد دشمنانه ی آمریکا شاهدیم که بریکس قصد دارد تا با ایجاد نهادهای مالی و اقتصادی بهتدریج زمینه شکل گیری نظام مالی و اقتصادی بین المللی جدیدی را فراهم آورد و تاسیس بانک توسعه بریکس نیز در همین راستا صورت گرفته است. گروه بریکس را میتوان یک باشگاه اقتصادی با گرایشات سیاسی دانست. در واقع اعضای بریکس با تصمیمات خود قصد اعلام این موضوع را دارند که نظام اقتصادی غرب به سمت زوال پیش میرود و اینکه دیگر آمریکا به عنوان یک هژمون جهانی نمیتواند توسط نهادهایی همچون بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول و نیز با سلطه دلار به عنوان ارز اصلی بین المللی، بر سیاستهای مالی و پولی در راستای منافع خود و متحدانش تاثیر بگذارد.مساله جایگزینی ارز دیگری به جای دلار در معاملات و مبادلات بین المللی بجای دلار مدتهاست که از سوی برخی اقتصادهای نوظهور مانند چین و نیز کشورهایی مانند روسیه مطرح شده و حتی گامهای عملی برای تحقق این ایده را برداشتهاند. در عین حال روسیه بر این گمان است که کشورهای عضو بریکس که اهمیت اقتصادی و تجاری آنها در صحنه جهانی روز به روز افزایش می یابد، باید هماهنگی و اتحاد سیاسی بیشتری از خود نشان داده و با سیاستهای سلطه جویانه غرب مقابله نمایند. از دیدگاه روسیه این کار از طریق افزایش نقش واهمیت بریکس در صحنه اقتصاد و سیاست جهانی میسر خواهد شد . پس بر اساس آنچه بیان شد،اشتراکات ایران با این کشورها به خصوص در عرصه ی مقابله ی با غرب بسیار جدی می باشد به همین خاطر می توان گفت که ایران و این کشورها در عرصه ی مبارزه ی با غرب و رویکردهای مستعمرانه،اشتراک گفتمانی دارند که این را می توان در حمایت کشورهای مزبور از حقوق هسته ای ایران بیشتر و بهتر مشاهده کرد.
زمینه های همکاری ایران و کشورهای عضو بریکس:
ایران از ظرفیتهای قابل توجهی برای عضویت در گروه کشورهای «بریکس» برخوردارست. ایران علاوه بر نفوذ ژئوپولیتیک قابل توجه خود، به رغم تحریمهای هولناکی که غرب علیه آن وضع کرده است، دارای اقتصادی در حال رشد و گسترش میباشد و این نشان میدهد که این کشور تا چه اندازه برای تبدیل شدن به یک اقتصاد پیشرو در آینده مصمم است.آن گونه که برخی صاحبنظران اظهار داشتهاند، اگر ایران به این گروه از اقتصادهای سریعاً در حال رشد بپیوندد، در آن صورت نام این گروه از BRICS به BRIICS تغییر پیدا خواهد کرد و نه تنها عاملی تشدید کننده در عنوان آن (به دلیل تکرار حرف "I") به حساب خواهد آمد بلکه ظرفیت این اتحادیه را نیز را تشدید خواهد نمود. دلایل خوبی وجود دارد مبنی بر اینکه با عضویت ایران، جایگاه «بریکس» در سیاست جهانی ارتقا خواهد یافت.در حال حاضر، «بریکس» گروهی متشکل از پنج کشور با سطوح متفاوتی از قدرت میباشد، اما هدف مشترک آنها دستیابی به یک نظام بینالمللی عادلانهتر است. هر یک از اعضای «بریکس» در یکی از حوزههای سیاسی و اقتصادی در منطقه خود بازیگری عمده به شمار میآید، بنابراین، میتوان گفت گروه مزبور با پوشش دادن مناطقی مانند اوراسیا، آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین از ابعادی جهانی برخوردارست. ترکیب گروه نیز جالب توجه است. دو کشور عضو یعنی روسیه و چین از اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل میباشند و از حق وتو برخوردارند. سه کشور عضو این گروه یعنی روسیه، چین و هند دارای سلاح هستهای هستند. دو کشور دیگر، برزیل و آفریقای جنوبی، کشورهایی برخوردار از توانمندی هستهای میباشند که عضو پیمان عدم اشاعه ی سلاحهای هستهای (NPT) هستند.از این لحاظ، ایران به عنوان یک عضو جدید «بریکس» از ظرفیتهای قابل توجهی برخوردارست. ایران علاوه بر نفوذ ژئوپولیتیک قابل توجه خود، به رغم تحریمهای هولناکی که غرب علیه آن وضع کرده است، دارای اقتصادی در حال رشد و گسترش میباشد و این نشان میدهد که این کشور تا چه اندازه برای تبدیل شدن به یک اقتصاد پیشرو در آینده مصمم است. ایران مانند آفریقای جنوبی و برزیل به توانمندی هستهای دست یافته اما همچنان به مقررات ان.پی.تی پایبند باقی مانده است. ایران در هر فرصتی دستیابی به کلیه انواع سلاحهای کشتار جمعی از جمله سلاحهای هستهای را تقبیح کرده است. ایران به عنوان یک قدرت با نفوذ در محیط منطقهای ناپایدار و بیثباتی که در آن واقع شده است یعنی خاورمیانه و غرب آسیا، همواره خواستار یافتن راههای مسالمتآمیز برای بحرانهای منطقهای، اعم از بحرین یا سوریه، بوده است که این امر بین کشورهای عضو بریکس نیز عمومیت دارد.
همان گونه که در اعلامیه و برنامه اقدام پنجمین اجلاس سران گروه «بریکس» در دوربان، آفریقای جنوبی (که در ۲۶ و ۲۷ مارس ۲۰۱۳ برگزار شد) آمده است. «بریکس» برخلاف برخی دیگر از سازمانهای غرب – محور خواهان اتخاذ رویکردی جامع و مبتنی بر همبستگی و همکاری با کلیه کشورها و ملتها میباشد. این رویکرد آشکارا از خواسته ی ایجاد یک نظم نوین جهانی برمیخیزد. همان گونه که رهبران «بریکس» خاطر نشان ساختهاند «ساختار کنونی حکمرانی جهانی توسط نهادهایی کنترل میشود که در شرایطی شکل گرفتهاند که چشمانداز بینالمللی در کلیه وجوه آن با چالشها و فرصتهای متفاوتی مواجه بود. همچنین در اجلاس سران بار دیگر از آهنگ کند انجام اصلاحات در صندوق بینالمللی پول (IMF) ابراز نگرانی شد و ابراز امیدواری گردید که مدیر کل آینده سازمان تجارت جهانی (WTO) از یک کشور در حال توسعه انتخاب شود.به عنوان نخستین گام در جهت رفع سلطه ی بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول بر نظام مالی که عمدتاً تحت نفوذ ایالات متحده و متحدینش قرار دارد، اجلاس سران تصمیم به تأسیس یک بانک توسعه جدید توسط دولتهای عضو به منظور ایجاد زیربنای مالی مؤثر با مشارکت قابل توجه و کافی گرفت. پیشنهاد شد که سرمایهگذاری اولیه معادل با ۵۰ میلیارد دلار باشد که پنج کشور عضو به طور مساوی به تأمین آن بپردازند. مهمتر اینکه در حاشیه اجلاس، یک موافقتنامه مبادله ارزی بین چین و برزیل به امضا رسید. بنابر این موافقتنامه سالانه ۳۰ میلیارد دلار تجارت دو جانبه میتواند به یوان یا رئال صورت گیرد. قابل ذکر است که قراردادهای مبادله ارزی با چین و دیگر طرفهای تجاری مانند هند، اول بار توسط ایران پس از آن منعقد شد که ایالات متحده و متحدینش تحریمهای پولی و مالی یکجانبهای برخلاف اصول بازار آزاد که پیرو آن میباشند، علیه ایران وضع کردند و در نتیجه، ایران و دیگر کشورها را ترغیب نمودند تا در تجارت خارجی خود از دلار یا یورو استفاده نکنند. این امر در صورتی که یوان به طور کامل در بازارهای ارز خارجی تصعید شود به چالشی جدیتر تبدیل خواهد شد.گرچه تمرکز اولیه «بریکس» بر مسائل اقتصادی و مالی بود، اما با توجه به وابستگی متقابل سیاست بینالملل و مسائل اقتصادی و نیز نیاز به اصلاح سازمان ملل، اجلاس سران «بریکس» در اعلامیه خود تأکید کرد که اصلاح جامع سازمان ملل از جمله شورای امنیت آن به منظور افزایش نمایندگی و کارآمدی و در نتیجه پاسخگویی بیشتر آن به چالشهای جهانی یک ضرورت است.
اجلاس سران بریکس در رابطه با موضوعات عمده بینالمللی و مشخصاً برنامه هستهای ایران، نگرانی خود را از تهدید اقدام نظامی و نیز تحریمهای یکجانبه اعلام کرد، همچنین تأکید به عمل آمد که هیچ راهحل دیگری جز مذاکره در مورد مسئله هستهای ایران وجود ندارد. ما حق ایران را برای استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای بنا بر تعهدات بینالمللیاش به رسمیت میشناسیم و از حل و فصل مسائل از طریق ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک و گفتگو از جمله بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) طبق مفاد قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و تعهدات ایران به موجب پیمان عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) حمایت میکنیم. در خصوص بحران سوریه، رهبران «بریکس» حمایت خود را از فرایند گذار تحت رهبری سوریه از طریق انجام «گفتگوهای ملی فراگیر» اعلام کردند که به استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت سوریه احترام بگذارد.خلاصه اینکه به نظر میرسد هدف نهایی «بریکس» یافتن راهحلهایی برای انجام تغییرات در نظام بینالملل باشد، امری که تاکنون بسیار به تعویق افتاده است. با وجود این، میزان موفقیت آن به عوامل گوناگونی بستگی دارد که عمدتاً به چالشهایی مربوط میشوند که رویاروی انجام تغییرات بنیادی در نظم بینالمللی قرار دارند. با این حال، رویکرد اولیه «بریکس» برای کشورهایی مانند ایران که خواستار این هستند که نظام عادلانهتری بر سیاست جهانی حاکم شود، جذاب به نظر میرسد .
در ایران، طرفداران سیاست «نگاه به شرق» منافع مشترک فراوانی با «بریکس» پیدا خواهند کرد. رویکرد غرب به پرونده هستهای ایران و تحریمهای یکجانبه آن بیش از پیش ایرانیان را از غرب دور میسازد و آنان را به سمت «شرق» سوق میدهد، هر چند برخی ممکن است در مورد عضویت ایران در «بریکس» با توجه به رویارویی کنونی میان غرب و ایران بر سر برنامه هستهای، احتیاط به خرج دهند، اما میتوان چنین استدلال کرد که وارد شدن ایران در این گروه از تنشهایی که عمدتاً به دلیل سیاستهای جانبدارانه غرب به وجود آمده، خواهد کاست. نقش سازنده ایران در «بریکس» بیشک به هدف ایجاد یک نظم بینالمللی عادلانهتر یاری خواهد رساند.
نتیجه گیری:
بریکس سازمان نوظهوری متشکل از کشورهای روسیه٬ چین٬ هند و برزیل است و بر اساس یک تفاهم بین المللی جهت مدیریت بخشی از اقتصاد جهانی تشکیل شده است. هدف این کشورها بیشتر بر حوزه ی اقتصاد و فولاد بوده است. کشورهای عضو بریکس بیشترین نقش را در تولید و فروش بازار جهانی فولاد به عهده داشتند و برزیل٬ به عنوان سردمدار هدایت و مدیریت این بخشی از گروه کشورهای تولید کننده فولاد٬ نقش مهمی داشت.لذا بعد از گذشت چند سال٬ گروه کشورهای بریکس توسعه پیدا کرد و در سایر مسائل مثل انرژی٬ بانکداری و سایر مسائل بین المللی مورد توجه قرار گرفت. بعد از مجامع جهانی و گروه جی ۸ و جی ٬ ۲۰ بریکس هم در حال حاضر در عرصه بین المللی دارد فعالیت می کنند و به عنوان یک قدرت جهانی در حال حضور است. گروه بریکس از لحاظ جمعیتی٬ نصف جمعیت جهان را داراست و از نظر توان اقتصادی این گروه حدودا ۲۸ در صد اقتصاد جهان را دارد. هم چنین تولید ناخالص داخلی این گروه در سال ۲۰۱۲ تقریبا ۶/۱۳ دهم تیلیارد دلار بوده است. این امر نشان دهنده ی توسعه ی زیاد است.در این بین با توجه به اینکه اقتصاد آمریکا نفوذ و تاثیر گذاری مهمی در کشورهای جهان داشته٬ کشورهای عضوبریکس٬ جهت رقابت و حضور در بازار جهانی و عدم توجه به آمریکا٬ این گروه را تشکیل دادند. لذا هدفی که این گروه اعلام کرده٬ بیشتر حمایت و اعتقاد به وحدت کشورهای در حال رشد است. بیشترین هدف بریکس به عنوان حافظ صلح و کمک به کشورهای در حال توسعه و همسویی برای از بین بردن شکاف طبقاتی بین کشورها بوده است . بر همین اساس هم در عرصه ی تقابل با نظام امپریالیسم جهانی چه در عرصه ی اقتصادی و چه نظامی و هم در زمینه ی تحولات منطقه ای می توان اشتراکی گفتمانی بین کشور ایران و مجموعه ی بریکس مشاهده کرد که این خود زمینه ی لازم برای همکاری هر چه بیشتر اقتصادی را بین این دو فراهم می آورد.این همکاری هم می تواند در قالب پیوستن ایران به این مجموعه محقق شود و هم به شکل همکاری و تعامل طرفینی باشد.