انجمن علمی علوم سیاسی

هم‌اندیشی و هم‌افزایی دانش پژوهان علوم سیاسی

یادداشت / دغل‌بازی‌های ظریف / محمدعلی رامین

محمدجواد ظریف در نشست «مسأله فلسطین از دیدگاه حقوق بین‌الملل» می‌گوید: «من اعتقاد دارم که از سال ۱۹۱۷ تا به امروز، هر کسی که آغازگر جنگ بوده، پیروز نشده، جز دو عملیات آمریکا در گرانادا و‌ پاناما! به نظر من، جنگ کارآمدی خود را از دست داده است»!

سؤال اول: چرا آمریکا در ذهن ظریف، همواره یک اسطوره و «استثنا» تجلی کرده یا به مخاطبش چنین القاء می‌کند؟
سؤال دوم: در جنگ تهاجمی و برق‌آسای تابستان ۱۹۶۷ اسرائیل علیه اعراب، طی شش روز، شش ارتش جهان عرب، ورشکسته و زمین‌گیر شدند و عمده سرزمین فلسطین و بخش‌هایی از کشورهای همسایه فلسطین (مصر و سوریه و اردن و لبنان) نیز توسط صهیونیست‌ها اشغال شد؛ چرا ظریف آن را نادیده می‌گیرد و خلاف وقایع تاریخ معاصر سخن می‌گوید!؟
راز این تناقض‌گویی را، روزی خود ظریف برملاء خواهد کرد!

یادداشت / بررسی و تحلیل و پشت صحنۀ افغان هراسی این روزها / سعدالله زارعی

1- توافق دوحه بر ما روشن نیست و لذا آنچه گفته می شود گمانه زنی است.

2- ورود افغانی مجرد عدد معلومی دارد و به جای آن باید گفت افغان هایی که بدون خانواده به ایران آمده اند که در همه جا عمده نیروی کار بدون خانواده می آیند و این طبیعی است.

3- ورود سه میلیون مرد مجرد که اکثر آن ها از اعضای سابق ارتش افغانستان بوده اند عجیب است هم سه میلیون غلط است و هم عضویت عمده آنان در ارتش سابق این کشور . عدد اعضای ارتش افغانستان هیچگاه به ۱۵۰ هزار نفر نرسیده است.

یادداشت / «امید معکوس» مصطفی ملکیان / حجت الاسلام دکتر حبیب الله بابایی

جناب استاد ملکیان اخیرا پرسشی را مطرح کرده‌اند که «چرا به آیندۀ ایران امیدوارم؟» ایشان بهانۀ امیدواری به آینده ایران را در این می‌دانند که نسل جوان ما غرب، فلسفه غرب، علوم غربی،هنر غربی و فنون غربی را شناخته است به گونه‌ای برتر و بالاتر از دیگر کشورهای اسلامی و حتی بیشتر از اندازۀ خودِ غربیان. 
اینکه مثل ایشان به مقوله «امید» می‌پردازند واقعا جای امیدواری است، ولی آنجا که می‌بینید همین امید، زمینه را برای انحطاط و پس‌رفت می‌گشاید مایۀ ناامیدی و حسرت است.

از این رو، باید نکاتی را متذکر شد:

یادداشت / رخنه‌ی لیبرالیسم در جبهه‌ی انقلاب / دکتر مهدی جمشیدی

۱. برخی نیروهای تجدیدنظرطلب در جبهه‌ی انقلاب، با دیگران ملایم و منعطف و مدارایی‌اند اما انقلابی‌های اصیل را طرد و‌ نفی و سرکوب می‌کنند. اگر آنها بگویند «سوپرانقلابی»، انشقاق ایجاد نکرده‌اند، ولی اگر انقلابی‌های اصیل بگویند «صورتی»، برچسب وحدت‌شکن زده‌اند. سیئات اینان، حسنات آنهاست. 

۲. تعبیر من درباره‌ی اینان، «انقلابی نمایشی» است؛ چون انقلابی‌گری‌شان، از برخی ظواهر و صورت‌ها فراتر نمی‌رود و عمق هویتی ندارد. وانمود می‌کنند که انقلابی‌اند، اما دچار چرخش و دگردیسی شده‌اند. 

۳. شاید اولین برچسب را به این جماعت، شهید بهشتی زد که به آنها گفت «نیروهای بینابینی». یعنی هم این طرف هستند و هم آن طرف. آدم‌های دوشخصیتی که هنوز تصمیم نگرفته‌اند چه باشند.‌

یادداشت / ترس، محافظه‌کاری و حکمرانی / دکتر محمدصادق کوشکی

یکی از نمایندگان مجلس نقل می‌کرد اخیرا وقتی با رئیس جمهور درباره ساماندهی وضع ناهنجار بی حجابی صحبت شد، ایشان گفتند:«بگذارید کشور آرام بشود و دوباره جو امنیتی پیش نیاید!» 

از این عبارت رئیس جمهور فهمیده می‌شود که ایشان اجرای وظایف قانونی خود (در مقام ریاست شورای عالی امنیت ملی و ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی)در قبال این مسئله را تا زمان آرام شدن اوضاع به حال تعلیق درآورده‌اند! (آن هم از ترس ایجاد آشوب در کشور!)

این یعنی دشمن در ترساندن رئیس جمهور موفق شده و عملا مانع انجام وظایف قانونی و شرعی ایشان در قبال مسئله حجاب شده است!